{5:52 p.m}

1.1K 204 20
                                    

{شب خاص}

لیام: بیا

لیام: همین الان

زین: نمیتونم جدی بگیرمت وقتی از کلمه ای مثل "بیا" استفاده میکنی  (همون بیا معروف وسط سکس :/ )

لیام: خب به نفعته که جدی بگیریش چون ما قراره زیاد ازین کلمه استفاده کنیم

لیام: بیا خونه واست سورپرایز دارم

زین: اوه عزیزم

زین: لیام، یه چیز خاص برای ما برنامه ریختی؟ ;)

لیام: آرع

لیام: و قسم میخورم از هیچ کس کمک نخاستم

لیام: من همه چیز رو خودم انجام دادم چون میدونستم تو تحت فشار روانی قرار میگیری و این چیزا و من میخام اینو خصوصی و خاص بکنم

زین: آو لیام

زین: چرا اینطوری تایپ میکنی

لیام: دارم جیغ میکشم

زین: اوووه چرا؟

لیام: چون من نگرانم

لیام: و چون من واقعا میخام این خاص باشه

لیام: و چون من خیلی گشادم تا ازین حالت خارجش کنم

زین: 😂😂 آروم باش بیب ، من میدونم این قراره فوق العاده باشه

لیام: زین العاده

زین: آره :)

لیام: حالا بیا اینجا

زین: هلم نکن. زمان میبره تا خوشتیپ شم

لیام: باشه

ilysm [ZIAM]Where stories live. Discover now