Last Decision P26

2.3K 232 52
                                    

سوآ برای لحظه ای احساس غرور کرد و لبخند ناخواسته ای به اون افرادی که حالا قرار بود ازش حمایت کنند زد

+جونگ کوک حتما به داشتن چنین افرادی توی باندش افتخار می‌کرد

و با یادآوری اتفاقاتی که افتاده لبخندش محو شد و سرشو پایین انداخت.

این حالتش دوام نداشت تا وقتی متوجه ی پایین اومدن آقای پارک از پله های بزرگ سالن شد

روی نوک پاهاش به همون طرف چرخید و افرادی که برای محافظت اونجا بودن، پشت سر رئیس جدیدشون با نظم خاصی ایستادند

آقای پارک دکمه ی کتشو بست و با قفل کردن انگشتاش توی همدیگه، مقابل سوآ قرار گرفت :" فکر نمی‌کردم یه درخواست ساده قراره این همه..

به افراد پشت سر دختر اشاره کرد و ادامه داد :" دردسر درست کنه

سوآ ماسک بیخیالی به چهرش زد و یه قدم نزدیک تر رفت

+دلیلش مشخصه..درخواستتون برای اومدن من به اتاقی که گفتید ممکنه برای خیلی ها سوءتفاهم ایجاد کنه

نگاه خریدارانه ای به سر تا پای دختر با لباس قرمز رنگش انداخت و نیشخندی زد :" من چطور میتونم به بیوه ی جئون دست درازی کنم؟ حداقل..

لبشو به کنار گوش سوآ رسوند :" نه فعلا

سوآ کمی خودشو عقب کشید و با گاز گرفتن لبش تظاهر کرد داره فکر میکنه

چند ثانیه که گذشت آروم لب زد

+نه فعلا؟.. راستش با حرفتون موافقم

بی توجه به برق خاصی که توی چشمای اون مرد پیدا شد ادامه داد

+چون ما از آینده خبر نداریم..اینکه توی چند ساعت چطور ورق بازی میتونه برگرده و نتایج رو تغییر بده

آقای پارک دستاشو توی جیب شلوارش فرو برد و سرشو برای اینکه نشون بده موافقِ به بالا و پایین تکون داد :‌" باید میدونستم وقتی جونگ کوک نسبت به ازدواجش پافشاری کرد یعنی آدم متفاوتی پیدا شده اما چه حیف که زندگی زودتر از اونی که فکرشو می‌کرد راهیش کرد

سوآ تنها تونست دستاشو از عصبانیت و ناراحتی بی اندازش مشت کنه

آب دهنشو به سختی قورت داد و تلاش کرد به رفتارش مسلط باشه

نمیدونست چقدر گذشته اما وقتی به خودش اومد با جای خالی آقای پارک مواجه شد

..........

یونگی با سر و وضع آشفته به سالن برگشت و با نگاه کلی که به دور تا دور سالن انداخت سوآ رو با اون لباسی که توی تنش خودنمایی می‌کرد پیدا کرد

جیمین بعد از تماس ضروری که داشت اونو با عجله تنها گذاشت و هیچ جوابی در برابر سوال هاش نداده بود

Last decisionWhere stories live. Discover now