[translation]
"خیلی دوست دارم عزیزم"
"میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ."
■■■■■
فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیهی کاپل ها
4 in Fanfictions
[translation]
"خیلی دوست دارم عزیزم"
"میدونم و منم دوست دارم.وتورو به حضرت عباس ، برو بخاب ."
■■■■■
فنفیکی از چت های زیام و یکمم بقیهی کاپل ها
4 in Fanfictions
+تو دلبری کردن ماهر بودی بلور...لبهایَت به کنار چشمهای دلفریبت چطور دروغ میگفت که الان فقط شعلههای نفرت رو درونَش میبینم؟
_چشمهایی که عاشقش شدی هیچوقت دروغ نمیگه وحشی...حتی حالا!
+مالِ من بودی...