jongkook pov
چشمامو باز کردم و به قلعه ای که حالا از اون ابهتش فقط دیواره های خرابی که در حال باز سازی بود خیره شدم
بی معطلی دست جیمین رو محکم تر گرفتم و با سرعتم به داخل قلعه رفتم..هر جا رو دنبال بوی استیون و دنیل میگشتم اما اثری ازشون نبود..هییی یادم نبود نمیتونم رایحه هارو حس کنم..دیوونه شده بودم
اولین کسی که جلوم اومد و گرفتم و اون اولش نشناختم اما بعد کمی دوتا دستامو گرفت و با ناباوری و خوشحالی شروع به صحبت کردن کرد
:گوکییی..چقد خوشحالم که میبینمت عزیزم..هممون فکر کردیم بلایی سرت اومده
با خنده ارومی گفتم
+شوخی نکن..خودت که میدونی یه خنجر چوبی نمیتونه منو بکشه..از بین بردن من اونقدرام راحت نیست
اروم سرشو تکون داد
+ام..استیون و دن کجان
سرشو به زیر انداخت که ترس بدی به جونم افتاد
:بعد اون شب که پادشاه توماس به قتل رسید و دنیل زخمی شد استیون خیلی به هم ریخته و سرگردون بود..نمیدونست باید چیکار کنه در کنار غم شدیدی که از کیلومتر ها از چشماش و حرکاتش معلوم بود و دستپاچه بودنش،به کمک سامانتا،استیو و دنیل و رو به یکی از منطقه های غربی بردن تا به وضعیت دنیل و بچه رسیدگی کنن چون حدود نصف افراد قلعه که بسیاری ازشون دکتر بودن کشته شدن و میشه گفت تعدادمون به نصف رسیده و بقیه هم بیشتر زخمی بودن و بالاخره بعد چند روز با کمک خون تونستن بدناشونو ترمیم کنن و شروع به بازسازی قلعه کردیم تا قبل برگشت استیون و بقیه همه چی اماده باشه..استیون قبل رفتنش همه چیزو به کریستین سپرد
با لبخندی به چشماش خیره شدم
+ممنونم کارا..خیلی ممنونم..واقعا خیالمو راحت کردی..میشه فقط یه لطف دیگه بهم بکنی؟
با لبخندی سرشو تکون داد
+کجا میتونم کریس و پیدا کنم؟
:اوو..اون الان داره به وضعیت قسمت شرقی قلعه رسیدگی میکنه
با چشمام ازش دوباره تشکر کردم و اونم سرشو به گرمی تکون داد و تعظیم زیبایی بهم کرد که باعث شد صدام در بیاد..حالا که خیالم راحت شده میتونم کمی راحت تر با بقیه وقت بگذرونم
دوباره دست جیمینی و که با شُک نگاهم میکرد رو گرفتم و خنده ی ارومی کردم
+چیشده
*تو حتی با تهیونگ هم انقدر مهربون نیستی..اینجا واقعا یه ساید دیگه داری
خنده ی بلند و بی دقدقه و دردناکی کردم و گفتم
+جایی که مثل این ادما دوسم داشته باشن منم دوسشون دارم..یک درصد فک کن با گرگای عوضی اون پک انقد مهربون باشم
YOU ARE READING
sillver moon 🐺🌑🕸️
Werewolf÷اون باعث ننگ ماست *بله باید از بین بره ~من هر کاری میکنم تا اون دیگه وجود نداشته باشه ×درسته ما باید هر کاری میتونیم برای نابودیش بکنیم -فقط دلم میخواد ی بار دیگه حتی اسمشو به زبونای کثیفتون بیارین تا جلوی خانواده هاتون و کل افراد پکم زنده زنده تیک...