extra PT.1

732 110 17
                                    

andro pov

یقه ی پیرهن حریر گوکی رو توی تنش مرتب کردم..به سمت اریک برگشتم و با دیدن اینکه داره با کراواتش مثل همیشه کُشتی میگیره خنده ای کردم و سمتش رفتم و مشغول بستنش شدم

$هیچوقت نتونستم یاد بگیرم چطور ببندمش

گره رو محکم کردم و بوسه سبکی روی لباش گذاشتم

$اما میدونی چیه؟این به نعفم بود

%چطور؟

$اینکه هربار یه همچین زاویه دید زیبایی از امگای کوچولوم و بوسه شیرینی ازش هدیه بگیرم..میتونه بهترین چیزی باشه که تو عمرم تجربه کردم

دوباره خندیدم و بوسه ی دیگه ای مهمون لباش کردم..با صدای گوکی کوچولوم اروم برگشتم سمتش که دستاشو سمتمون باز کرده بود

+منم بوچچچچ

هر دومون بلند خندیدیم و اریک به سمتش هجوم برد و محکم بغلش کرد و همه جای صورتشو بوسید..منم اروم گرفتمش و لپای تپلشو غرق بوسه های سبکم کردم

$شیطون حالا خوبه؟

سری تکون داد و خودش و توی بقلش پرت کرد..خندیدیم و از عمارتمون بیرون رفتیم

امروز قرار بود مثل اخر هر ماه به پک من بریم و دوستامون رو ملاقات کنیم..به عبارت بهتر تنها دوستای من که بعد اینکه بخاطر عاشق یه خون اشام شدن و طرد شدنم ولم نکردن و همچنین همسرمو بین خودشون پذیرفتن

راه یکم طولانی بود ولی سرعت بشدت زیاد اریک که از بقیه ی همنوعاش بیشتر بود باعث شد چند ساعته به اونجا برسیم

وقتی وارد پک شدیم مستقیم بی توجه به بقیه به سمت عمارت اصلی یعنی خونه ی جینی و نامجونی رفتیم

وارد که شدیم گوکی خودشو سریع از بقل اریک پایین پرت کرد و دویید طرف جین که دستاشو براش باز کرده بود و بعد چلونده شدن بین اون دوتا طرف اتاق ته رفت تا با هم بازی کنن

جین هیونگ بعد چلوندن من و اریک و احوال پرسی سمت مبلا رفتیم و با دیدن سایونگ نونا و نایمونگ نونا خودمو توی بقل نایمونگ نونا پرت کردم و محکم فشارش دادم که باعث خنده ی بقیه و سرخ شدن کم گونه هام شد

نایمونگ*خدای من اندرو تو هنوزم با اینکه یه بچه داری همونقدر کیوتی

سایونگ/بیب تو اول خودتو نگاه کن و بعد اینو به اندرو بگو

با این حرفش همه خندیدن و نایمونگ نونا با ضربه ی ارومی به شکمش با قهر نمایشی روشو ازش برگردوند و باعث شد ما بیشتر بخندیم و سایونگ نونا بقلش کنه و روی پاهاش بنشونتش

روی مبلا نشستیم و مثل همیشه در مور اتفاقات ماه ـی که گذروندیم حرف میزدیم..نامجون از اینکه اعضای محفل اروم شدن و زیاد تو امور دخالت نمیکنن میگف و جین از اینکه وضعیتش با اموزش اعضا چطور میگذره

sillver moon 🐺🌑🕸️Where stories live. Discover now