~part⁷~

1.6K 190 27
                                    

*فلش بک*
دیروز :

خانم کیم : تهیوووونگ

تهیونگ متعجب از پله ها اومد پایین

تهیونگ : بله اوما چیشده؟

خانم کیم : این چه کاری بود که با جونگ‌کوک کردی ها؟ زورت به بچه رسیده؟

تهیونگ : چی؟‌ جونگ‌کوک دیگه کیه؟

خانم کیم : همون بچه ی مظلوم و بی دفاعی که تو حیاط بهش تنه زدی تا خواسته معذرت خواهی کنه هلش دادی افتاده زمین بعد خواسته بلند شه بهش پس گردنی زدی و بهش فحش دادی

تهیونگ با دهن باز زل زده بود به ما
کم کم به خودش اومد و نگاه بدی بهم انداخت ابرویی به معنی نوش جونت بالا انداختم

تهیونگ : این جونور چی بهت گفته اوما؟

خانم کیم : هرچی لازم بود

تهیونگ : چرا باور کردین؟

خانم کیم : چه دلیلی داره که باور نکنم؟
کبودیای رو بدنشو نگا

تهیونگ : مقصر دست و پا چلفتی بودنه خودشه نه من

دست و پا چلفتی؟
خب ته‌ته رقص عربی ام به بندری اضافه کن
اصن روایت هست اجداد کیم توی عربی ماهرن
به جمیله رقاص میگفتن برو بزار باد بیاد

خانم کیم : گوش کن تهیونگ کوکی رو برمیداری میبریش یه رستوران که دوست داره
شام میخورید
حرف میزنید
و از همه مهم تر ازش عذرخواهی میکنی

تهیونگ : اما اوما...

خانم کیم : اما و اگر نداره بدو ببینم رو حرف منم حرف نزن

(عروس چقد قشنگه ایشالا مبارکش باد)*با ریتم خوانده شود*
هیسس صد بار گفته بودم اون پایین عروسی میگیرین صدای اهنگو زیاد نکنین ای بابا
خب ته‌ته جون چخبر گلابی؟
همچی خوبه؟

وارد ورژن مظلوم شدم : خانم کیم ممنونم ولی نیازی به اینکار نبود

خانم کیم : خیلیم نیاز بود

اسکاره بازیگریم کو؟
با ذوق رفتم اتاقم یه تیپ دختر پسر کش زدم و رفتم پیش تائو

تائو : کاره خودتو کردی؟

+ جونه تو نمیکردم میموند رو دلم

خندید و سری از تاسف تکون داد

تائو : نقشه ی بعدیت چیه؟

+ عملیات زدن مخ بدون سنگ و خون ریزی صد درصد تضمینی با اثر گذاری سریع و بالا

تائو : تبریک میگم
بدو دم در هدف منتظره

سریع سمت در دویدم که ناگهان ...
زارت
مثه کلاغی کی میخوره تو شیشه عین گوجه فرنگی له شدم
این چی بود سبز شد وسط راه؟

یکم ازون جسم سفت فاصله گرفتم که دیدم تهیونگ عاقل اندر سفیه نگاهم میکنه
یه چشم غره رفت و گفت : دست و پا چلفتی
راه بیفت

نگا نگا شیطونه میگه برم نصفش کنم
شیطونه میگه... اه شیطونه غلط میکنه دو تا حرفم از خودت بزن

با حرص دنبالش راه افتادم و سوار ماشینی که شد شدم
پشمام چقد خوشگله
بوگاتی سیاه داره... بچه مایه مال
ها؟ نه ینی بیخشید مایه دار

تو ماشین یه نگاه به تیپش انداختم
یه استایل کاملا دارک و ساده که در عین حال خیلی هاتش کرده بود (عکس کاور)

بابا جذاب . بابا خفن . بابا جیگر . بابا قلدر . بابا ددی . بابا عشق . بابا نفس . بابا جون . بابا عمر . بابا همچی . فداتشم من بهترین بابای دنیا
کلا بابا ها خیلی خوبن مگه نه؟
همشم یهو میان تو ذهن آدم . اصن دلم تنگه واسش

همینجوری هی داشتم این گلابی رو دید میزدم که یهو زبون وا کرد : اسمت چی بود؟ گون جوک؟

برو عمه ترسناکه ی مامانتو مسخره کن مرتیکه مگه من همسن توام
خجالتم نمیکشه

+ جونگ کوک
تهیونگ : منم همینو گفتم دیگه کونگ جونک
+ نه نه ببین تکرار کن جونگ _ کوک
تهیونگ : مونگ شوک

(دممممم بازدممممم هیچی نیس کوکی)

تهیونگ : در کل اسمت واسم آشناس

خدا رحم کرده آشناس و باید بهت سرمشق بدن تا تلفظ کنی

تهیونگ : کجا شنیدم کجا شنیدم؟

یه بشکن زد و گف فهمیدم

آب دهنمو صدا دار قورت دادم و گفتم : کجا

لبخند خبیثی زد و دست کرد تو جیبش و یه کاغذ دراورد
کاغذو از دستش دراوردم و باز کردم و شروع به خوندن کردم‌ :

" سلام سازمان حمایت از کودکین معصوم
من جئون جونگ کوکم... "

نیازی به خوندن بقیش نبود ، کاملا میدونستم این چه فاکیه...

🌈My little Universe💜💫Where stories live. Discover now