~part²⁷~

1.2K 135 65
                                    

Taehyung Pov

بعد ترک کردن کوکی با پوزخندی که بخاطر پررویی شیرینش رو لبم بود سمت بقیه رفتم و  با نگاه طلب کار پسرا رو به رو شدم

+ ها؟ چیه خب؟ این چن وقت کوکی خیلی بی ادبی میکرد! نباید اینجوری باشه

جیهوپ : و چرا باید تو یادش بدی چجوری باشه یا نباشه؟

+ چون همیشه من پیششم و... یجورایی ... کرگیورشم؟

شوگا : تهیونگ چرا داری خودتو گول میزنی؟ تو الان رسما هیچیش نیستی! اون فقط پیش تو زندگی میکنه
اما بعد این ۳ ماه که خانوادش برگردن چی؟ اون ازینجا میره و با توجه به میونه ی تو و جونگ کوکی که توی لیتل اسپیس نیست اون دیگه حتا برای دیدنتم نمیاد!

برای یه لحظه ته دلم خالی شد.

+ خب...خب ن..نیاد
اگه نخواد نمیتونم مجبورش کنم که.. هی..هیچی بین ما..

با کشیدن نفس عمیقی سعی کردم هرطور بود اون جمله ی فاکی رو تموم کنم : هیچی بین ما نیست

جین با صدای جیغ داری فریاد براورد : بزمچه واسه من ادا این مرتیکه بی عرضه عاقلا رو درنیار ببینم
ایگی نیخید نیمیتینم میجبیریش کینیم
هیچی بین می نیس
غلط خوردی پوفیوز بیخود که نیست
باسن بی خاصیتتو جم میکنی میری بهش اعتراف میکنی دوسش داری باهم یه آشی چیزی میخورید  یه چیزایی بینتون پیش میاد
دوسش نداری ام به فیس هندسامم من جز این بچه داماد دیگه ای نمیخام گفته باشم هرخریو بیاری خودم از گیساش میگیرم با اردنگی بیرونش میکنم ورپریده

شوگا : بزن دست قشنگرو

......

(*اسکولم خودتونین ولی من دلم واسه رینبو سیتی و خوابای کوکی تنگ شده)
" بز گوزه قندی همونطور که با سر پایین زیر بارون اکلیل رینبو سیتی قدم میزد با سوز میخوند :  اِستِی ویت میییی شت کالرر
آسیمونی آبییی بالای سرُم
مث نگاه تو خیلی قشنگهه
شت کالر...
کنار دریااا نشسته اُم
به ماهی ها نگاه میکنُم
ماهی ها جفتک میزنن
به یاد تو مییییوووفتمممم
شت کالر...
وقتی که اون روووووووز
پیرن گل گلییییییییی
برات خریدم
بجای تشکر
به من
لگد زدی
تو
شت کالر
قلبوما گذاشتم کف دستت
چیکار کردیییی تو باهااااشششش
تف کردی روش
شت کالر..
اِستِی ویت میییی شت کالر..
آی پوت مای هارت این یور هاندززرز شت کالر...
اِستِی ویت میییییی شت کالر.‌‌..
(برگرفته از آهنگ استی ویت می سکینه)

از سوزززز صدای بز گوزه قندی دل زیگولو های چسناله ای به رحم اومد و تصمیم به آزادی شت کالر گرفتن
اونا شت کالرو دست بز گوزه قندی دادن و سوگند خوردن دیگه گوهی- ینی کار بدی نکنن

زردیگول با لبخند چسناله ای گفت : حالا که ما دیگه خوب شدیم بیاین اهالی رینوسیتی رو جمع کنیم یه گود بای چسناله پارتی بگیریم

🌈My little Universe💜💫Where stories live. Discover now