(کاور : گوشا با فیلتر چشمانه جونگ‌کوک*-*🌈)
مردکه گناهبار مخمو توالت فرنگی کرد انقد رید تو آهنگم
اه لبنیات سنتی دوشه بخوری اسهال شی بدبخت
داشتم ناله نفرینش میکردم که با جفت پا شیرجه زد باز
تهیونگ : خوب گوش کن ببین چی میگم
فک نکن اونجا حواسم بهت هست و روت تعصب دارم
خودت حواستو جم کن من بادیگارت نیستم
وادهللل این بشر افریده شده بهم ثابت کنه همچی کی دراما نیس؟
چرا من توقع دارم مث ددیای فیکای واتپد باشه؟
الان نباید میگف از کنار من جم نمیخوری و واسه کسی دلبری نمیکنی و اینا؟
یا یکی بیاد طرفت بجز اون خودتم تنبیه میشی؟
اه چه توقعایی دارما این گلابیه گلابی انتظار جنتملن داری؟
تهش بشه گلابمن
رفتیم تو خونه ای که پارتی بود و روی یکی از مبلای کنار دیوار نشستیم
تهیونگ گف نمیدونم چی چی کا واسش بیارن
اینجا شیرموز ندارن؟
شیرموز الکلی چطور؟
داشتم دختر پیسرا ، پیسر پیسرا ، دختر دخترا ، کلا جماعتی که تو هم نِمیلولیدنو تماشا میکردم
+ مگه پارتی نی؟ الان نباید همه توهم باشن؟
تیهونگ : تازه اولشه بچه پارتی ندید؟
بپا آخراش تو wc یافت نشی
یه پسره با یه بطری و دو تا پیک اومد و نشست پیش تهیونگ
چقد گوگولیه
چرا شبیه گربس؟
خوابش میاد؟
میشه برم‌نازش کنم؟
گِیه؟
این خوشگله حتما باید گی باشه¹*
با کی شیپش کنم
ابوهت داره ها تاپه؟
نه بابا شبیه بچه پیشیه
تو دست و بالم تاپ کیه؟
تهیونگگگگگ
نه چیز شد اون که شخصیت اصلی خودمه
تائو ام که موش تاپ میشه کنارش
جیمین؟ ایح نه اینم که باتم شیپ میکنم
جیهوووووووپ
پشمام چقد بهم میان
فک کن بغل هم بشینن...
دستاشونو تو دست هم تصور کن...
فک کن این پیشولی عه بشینه رو پاش...
بعد به جاهای بوق دار برخورد کنه..
بعد هوبی نفسش گیر کنه...
بعد از نفس تنگی اینو شوت کنه بگه گمشو اونور چقد سنگینی
هار هار هار
لعنت بهت تهیونگ من قبلا شیپام تهش به تخت خواب ختم میشد
یه تنه باورام راجب کاپلا و کراش زدنو دگرگون کردی
پیشول : هوی بچه ، خرگوشه ، باتوام ، کسی خونه نیس؟
+ با منی؟
پیشول : نه با ممد بقال
کجایی؟ میگم میخوری؟
+ ها؟ چیو بخورم؟
با چشماش به پایین اشاره کرد
با ناخنای ریخته به پایین نگاه کردم که دیدم بطری تو دستشه
من قبلنم تا این حد انحراف ذهنی‌جنسی داشتم؟
تهیونگ : این ته خلافش شیرکاکائو بدون شکره شوگا اذیتش نکن
+ وات؟ اره گوشا منم میخورم
گوشا : شوگا
+ ها؟
تهیونگ : میگه شوگا . اسم بدبخت شوگاس احمق
کور بودی کرم شدی؟
+ هرچی . منم میخوام
تهیونگ : اوف نشی بچه
گو-شوگا ازون چیزا که شبیه گلاب بود اما مسلما گلاب نبود واسم ریخت
منم واسه کلاس بالا و این چرت و پرتا سیس گرفتم و تو یه حرکت کل محتوای پیکو سر کشیدم
خیلی خوب میشد اگه برق بگیرتم ولی جو نه...
نکنه انتظار داشتم نهایت قیافم جمع شه؟
تو که تا حالا نخوردی و جنبه نداری غلط میخوری بخوری که همشو پمپاژ کنی تو صورت کنار دستیت
کنار دستی...
من بغلم کی نشسته بود؟
با حالت جونگ شوک زل زدم به کسی که کنارم نشسته بود و تهیونگ بود و چشاش قرمز بود و تو نگاهش یه میکشتم بزمچه ای بود
هه هه هه
الفاتحه...
YOU ARE READING
🌈My little Universe💜💫
Fanfictionسلام سازمان حمایت از کودکین معصوم من جئون جونگ کوکم ۱۸ سالمه .. ینی داره میشه برای همین زیر سن قانونی ام و به شما مربوط میشم من خیلی انسان خوب و نیکوکاری هستم و اصلا رمان های بد بد نمیخونم و فیلم های بد بد نمیبینم حرفای بد بد نمیزنم فکرای بد بدم نمی...
