مک عمیقی از لبای تهیونگ گرفت
بدون هیچ حرکتی
یه بوسه با ملایمت بیش از حد
یه بوسه بدون هیچ شهوت و وحشیبازی
برای چند دقیقه بدون هیچ حرکتی لبهاشون رو لبهای هم بود
تهیونگ با چشمایی که مثل ماهی گرد شده بودن به جانگکوک که چشماشو بسته بود و سعی میکرد آروم اون رو ببوسه نگاه کرد
جانگکوک مک آخرش رو از لبای تهیونگ گرفت و بر خلاف میلش ازش جدا شد چون احساس کرد پسر کوچیکتر به اکسیژن نیاز داره
اما فاصلهی بینشونو زیاد نکرد و هنوزم بینی هاشون به هم میخورد و نفس های گرمشون رو بدن همدیگه فرود میومدهمه داشتن به اون دو نفر نگاه میکردن
چشمای متعجب و ناراحت سانا رو اون دوتا قفل شده بودهوسوک از شدت جاخوردگی تو جاش پرید و بلند شد و با چشمایی متعجب به تهیونگ نگاه کرد
تهیونگ یکم جا خورده بود اما بخاطر الکلی که توی خونش بود درک درستی از شرایط نداشت
لبخند کمرنگی روی لب هاش نشسته بود و چشمای خمارش مستقیم به چشمای پرغرور و مشکی جانگکوک گره خورده بودن
جوری همدیگه رو نگاه میکردن که انگار کس دیگهای تو اتاق نیستسانا از جاش بلند شد و به سمت اون دو نفر قدم برداشت
وسط راه چند بار تلوتلو خورد ولی سالم به اونا رسید
دستشو گذاشت رو شونهی جانگکوک و همونطور که شونه ی جانگکوکو عقب میکشید تا از تهیونگ دورش کنه به لباسش چنگ زداما زورش به جانگکوک نرسید
جانگکوک بدون اینکه نگاه خیرشو از تهیونگ بگیره دست سانارو پس زد و برای بار دوم پرتش کرد اونور
اما این دفعه با شدت کمتری ،چون تمام حواسش پیش تهیونگ بودوقتی سانا ازشون دور شد جانگکوک تو یه حرکت با دستاش صورت تهیونگو قاب گرفت و صورتش رو جلو برد
لبای خودش رو دوباره و بدون مکث به لبای تهیونگ رسوند و این دفعه با عطش و عمق بیشتری بوسیدش
لب هاش رو یکم از هم فاصله داد تا بتونه لبای تهیونگو به چنگ بندازه و راحت تر مکشون بزنه
همونطور که لبای کشیده تهیونگ اسیر لبهاش بود ،زبونش رو روی لب تهیونگ کشید
کمی تهیونگو خم کرد و خودش هم روش خم شد
یکی از دستاش که صورت تهیونگو گرفته بود رو پایین آورد و پشت کمر تهیونگ گذاشت و اینطوری ،تسلط بیشتری روش پیدا کردتهیونگ وقتی احساس کرد بخاطر خم شدن کمرش داره تعادلشو از دست میده با دو تا دستش به لباس جانگکوک چنگ زد و اونو گرفت و با این کارش ،لبخند جانگکوک بین مکیدن لب هاش ،پررنگ تر شد
جانگکوک کمکم سعی کرد زبونش رو وارد دهان تهیونگ بکنه...
اما وقتی لب پایینی تهیونگو گاز زد ،مثل یه آلارم هشدار، تهیونگو از دنیای رویاییش بیرون کشید
![](https://img.wattpad.com/cover/300347023-288-k755676.jpg)
DU LIEST GERADE
🔞Seducer daddy🔞
Romantikجانگکوک پسر گی ای🏳️🌈 که تو بار کار میکنه و تهیونگ پسری که مطمئنه استریته و از گیا بدش میاد چی میشه اگه جانگکوک نقطه ضعف پسر رو پیدا کنه و بخواد اذیتش کنه؟ ⛓ کاپل : کوکوی (کوک : تاپ_ته : باتم) کاپل فرعی : (یونمین ) ژانر : رومانتیک ، دراما ، یکم ک...