جانگکوک پسر گی ای🏳️🌈 که تو بار کار میکنه و تهیونگ پسری که مطمئنه استریته و از گیا بدش میاد
چی میشه اگه جانگکوک نقطه ضعف پسر رو پیدا کنه و بخواد اذیتش کنه؟ ⛓
کاپل : کوکوی (کوک : تاپ_ته : باتم)
کاپل فرعی : (یونمین )
ژانر : رومانتیک ، دراما ، یکم ک...
——————————— دستکش بوکسشو هم انداخت توی ساک مشکیش و از خونه بیرون زد کلافه بود ذهنش مدام به سمت تهیونگ میرفت و اصلا نمیتونست تمرکز کنه برا همین تصمیم گرفته بود کاریو انجام بده که خیلی وقت بود سمتش نرفته بود "بوکسزیرزمینی"
یه زمانی تفریح هر روزش بود اما بعد اینکه سال اخر دبیرستانشو افتاد ... ولش کرد اما حالا تصمیم داشت دوباره انجامش بده
عذاب وجدان داشت خفش میکرد و عصبانی بود نیاز داشت خشمشو رو یه نفر خالی بکنه
************
وقتی پاشو از ماشینش بیرون گذاشت نفس عمیقی کشید و به سمت در ساختمون قدیمی ۴۰ ساله ای رفت
در چوبیش باز بود هرکسی میتونست وارد بشه وقتی پاشو گذاشت داخل ساختمون بخاطر گرد و قباری که روی همه جا نشسته بود و حتی توی هوا هم معلق بود سرفه ای کرد از اینجاعم صدای داد و بیداد های ادمارو میشنید
شب بود و قطعا کلی ادم برای تماشا اومده بودن و البته قطعا کلی غول ریخته بودن اونجا برای اینکه نشون بدن قوین و زور دارن
از پله های اهنی زنگ زده پایین رفت و وقتی رسید به زیر زمین پوزخندی زد
هیچی تغییر نکرده بود ... دیوارای سیمانی که نصفش ریخته بود زمین کاشی شده ی قهوه ای که بیشتر کاشیاش شکسته بودن یه چراغ کوچیک که دقیقا وسط سالن بود هنوزم رد خون ادمای متفاوت روی همه جا معلوم بود
و پر از ادم های مستی که بعد از خوردن ابجو های بی کیفیت میومدن اینجا تا روی یه بازیکن شرطبندی کنن بلکه پولی ببرن
ولی بی خبر از اینکه فقط قرار بود کلاه سرشون گذاشته بشه
کیفش رو محکم تر تو دستش گرفت و رفت سمت صاحب اونجا ادمی که از بچگیش میشناخت "جِیکوپ" دورگه ی فرانسوی کره ای
به سمتش رفت و اسمشو از پشت با صدایی نسبتا بلند اما خونسرد صدا زد جِیکوپ با شنیدن صدایی که هیچوقت نمیتونست فراموشش کنه برگشت سمت منبع صدا و با دیدن جانگکوک که عینک زرد رنگی گذاشته بود و گرمکن لویی ویتونی هم پوشیده بود تعجب کرد
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
