-last- the ring 💍

4.2K 524 258
                                    

قبل اینکه پارت اخرو شروع کنین ... میخواستم بگم به احتمال زیاد یه بوک دیگه شروع میکنم که....

 میخواستم بگم به احتمال زیاد یه بوک دیگه شروع میکنم که

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

[———————————]

مهم نیست که اون پسر مثل الماس ظریف و خیره کننده بود و مهم نبود اگر جانگکوک  از نامزدش خسته شده بود
به هر حال عشق بین اون دو ممنوعه بود
حتی اگر شهوتی  در کار نبود.

-------------

⚜️درمورد اسم فیک ⚜️
- عبارت "drowning in lust" به معنی "غرق شده در شهوت" عه

ژانر : دراما ، رومنس ، خیانت ، درتی تاک ، سمات  و ....

شیپ : کوکوی ( تاپ : کوک - باتم : تهیونگ )

-------------

خلاصه : جانگکوک با دختری که خیلی وقته دوستش داره نامزد کرده و حتی برای ازدواج باهاش ، برنامه ریزی داره .
روتین زندگی خودش رو داره و از اینکه همه چی رو برنامه ریزی و یکنواخته ، خوشحاله ؛ اما بعد وارد شدن پسر نقاشی به زندگیش که همه ی معادلاتش رو بهم میریزه ، چه اتفاقی میوفته  ؟!

[———————————]

اگر دوست داشتین که بازم پیش هم باشیم ... منتظر این فیک بمونین.... پس فالوم کنین😂😭
————

حالا میتونین شروع کنین به خوندننننن ✨✨✨✨

تهیونگ یهو یاد چیزی افتاد ، از بغل جانگکوک بیرون اومد
-الان همه میرسن !

جانگکوک سوالی تهیونگو نگاه کرد
- همه ؟ همه کیان ؟

اما حرف جانگکوک با صدای زنگ در قطع شد
هردو به سمت در برگشتن
تهیونگ با چهره ای خوشحال و جانگکوک با چهره ای درهم رفته

تهیونگ با سرعت مثل بچه ای که بادکنک مورد علاقشو دیده دویید سمت در و بعد از نگاه کردن تو چشمی ، درو بلافاصله باز کرد و پرید تو بغل هوسوک

هوسوک دستاش رو دور تهیونگ حلقه کرد و محکم چلوندش
تهیونگم که یه مدتی میشد هیونگش رو ندیده بود ، از خوشحالی تقریبا رو پاهاش بلند شد و از سر و کول هوسوک بالا رفت

🔞Seducer daddy🔞Where stories live. Discover now