فردا صبح یونگی با حس درد توی کمر و پایین تنهش بیدار شد.مجبور بود بلند شه چون باید سر کار میرفت. دیروز کلاسهاش رو کنسل کرده بود و نمیتونست امروز هم اینکار رو بکنه.
از طرفی از بعضیاز هنرجوها شنیده بود که از معلم سکسفونشون راضی نیستن، میخواست امروز کار اون رو زیر نظر داشته باشه و اگه واقعا کارش خوب نبود از یکی دیگه استفاده کنه.
به هر سختیای بود از جاش بلند شد و آروم به سمت حموم رفت.
انتظار نداشت که جیمین براش کاری درمورد افترکر انجام بده چون میدونست اون ازین کار خوشش نمیاد اما باز هم ته دلش احساس بدی داشت.
بعد از مدتها با هم خوابیده بودن و اون پسر حداقل میتونست یه نوت براش بنویسه اما بدون هیچ حرفی رفته بود.
حس هرزهها رو داشت که شب توی اتاق کلاب با یکی میخوابن و صبح تنها بیدار میشن.
دوباره داشت زیادی فکر میکرد پس قبل از رفتن داخل حموم قرصهاش که هنوز توی اتاقشون بود رو خورد و بعد وارد حموم شد.
—————————
باید اعتراف میکرد که جدی کار استاد سکسفون خوب نبود!
مرد دانایی بود اما روش درس دادن رو بلد نبود و همین باعث میشد بچه ها رو بیشتر و بیشتر گیج کنه.
نمیدونست باید دنبال کی بگرده که جایگزین اون مرد کنه. باید از جین میپرسید. اون الان توی کلاس بود اما چند دقیقهی دیگه کلاسش تموم میشد و میتونست باهاش صحبت کنه.
- خسته نباشی هیونگ کلاس چطور بود؟
- اوه رئیس برای سرکشی اومده؟
- ها..؟بیخیال هیونگ..یه مشکلی دارم.
- چی شده یونگیا؟ جیمین طوریش شده؟ جونگکوک؟ مامانت؟
- نه نه مشکل اونجوری نیست. بیا تو اتاقم حرف بزنیم.
با هم دیگه به اتاق یونگی رفتن تا صحبت کنن.
- هیونگ، بچهها از معلم سکسفون راضی نیستن. امروز خودم هم کارش رو چک کردم. خوب نیست. دیگه کسی رو نمیشناسم که اینکار رو بلد باشه.
- مشکل لعنتیت اینه؟ من گفتم حالا چی شده!
- جین اموزشگاه مهمترین مسئلهی این روزای منه.
- حالا هرچی..من یه نفرو میشناسم..فکر کنم یکی دو سال ازت کوچیکتر باشه. تو دانشکده هنر سال پایینیمون بود. فکر نکنم بشناسی ازونجایی که از همون موقع گوش تلخ بودی و محل سگ به کسی نمیدادی.
- من فقط خجالتی ام هیونگ..به هر حال..شمارشو داری؟ خودم باهاش هماهنگ میکنم.
- شمارش..آره..آره دارم. میفرستم برات بهش زنگ بزن..
![](https://img.wattpad.com/cover/354442758-288-k635261.jpg)
YOU ARE READING
𝐃𝐞𝐥𝐮𝐬𝐢𝐨𝐧
Fanfictionتوهم | Delusion - ما نمیتونیم دوباره خوشحال باشیم. + حتی اگه از همهچیزمون برای رسیدن بهش بگذریم؟ ------------ Couples: Taegi, Yoonmin, Secret Genre: Psychological, Angst, Drama, Slice of Life, Smut توجه: داستان این کتاب کاملا ساخت ذهن نویسندهست و...