امروز یونگی زودتر از روزهای دیگه به خونه رسیده بود. کلاس بعد از ظهرش کنسل شده بود پس سریع از آموزشگاه زد بیرون، رفت خرید و حالا برگشته بود خونه تا اینجا رو مرتب کنه و شام بپزه.تمام این مدت به خاطر حالش تقریبا هیچ کاری نمیکرد و همهی کارها گردن تهیونگ بود، یونگی دیگه کم کم داشت از این موضوع عذاب وجدان میگرفت پس امروز تصمیم گرفته بود کلی کار کنه.
بعد از گذاشتن خریدهای جدید سر جاهاشون شروع به تمیز کردن خونه کرد.
از هال شروع کرد و بالاخره به اتاق خواب رسید.
اتاق رسما جنگل بود! همهی لباسهاشون روی زمین و تخت ریخته بود و حتی بوی بدی هم میداد.
تمام پنجرهها رو باز گذاشت و شروع به تمیز کردن و جا به جا کردن وسایل کرد.
لباسهای کثیف رو توی سبد مینداخت تا بعدا بشوره چون لباسشویی نداشتن و بقیه رو هم توی کمد آویزون میکرد.
در حال تمیز کردن اطراف تخت تهیونگ بود که یه جعبهی قدیمی توجهش رو جلب کرد.
تصمیم گرفت بهش نگاه نکنه و فضولی نکنه اما از اونجایی که ذاتا فضولی خوراکش بود! در جعبه رو باز کرد.
داخل جعبه یه کش مو و چند تا دفتر قدیمی بود.
یونگی با خودش فکر کرد این جعبه قطعا کلکسیون وسایل عشق تهیونگه. میخواست یکی از دفترها رو برداره که زیر اون دفتر یه نوار کاست قدیمی دید!
" فکر کنم عشق تهیونگ مال دوران بچگیشه وگرنه کدوم اسکلی از نوار استفاده میکنه؟" یونگی با خودش فکر میکرد احتمالا تهیونگ عاشق یکی از دخترای روستای پدریش بوده و اینکه این همه به اون دختر وفاداره واقعا براش عجیب بود.
آروم نوار رو پلی کرد تا ببینه تهیونگ با اون نوار به چه اهنگی که احتمالا یاداور عشق قدیمیشه گوش میکنه که در کمال تعجب صدای خود اون پسر رو شنید!
«سلام..امروز که این ویس رو برات میگیرم..مطمئن نیستم که قراره بهش گوش کنی یا نه..اما..نتونستم ضبطش نکنم..امروز..جشن فارغ التحصیلی توعه..از فردا..دیگه قرار نیست ببینمت..شاید دیگه هیچوقت قرار نباشه ببینمت..یونگی»
سریع دکمهی استپ رو زد و با چشمهایی که یکم مونده بود از حدقه در بیاد به رو به رو زل زد.
- چی؟؟ یونگی؟؟ چرا اسم طرف باید با من یکی باشه!!
یونگی تقریبا داد زد.تپش قلبش رو حس میکرد و اصلا نمیخواست به اون احتمال کوچیکی که ته ذهنش بود فکر کنه.
- غیرممکنه..غیرممکنه..غیرممکنه..
یونگی با خودش زیر لب میگفت.با دستهای لرزونش دوباره نوار رو پلی کرد.
YOU ARE READING
𝐃𝐞𝐥𝐮𝐬𝐢𝐨𝐧
Fanfictionتوهم | Delusion - ما نمیتونیم دوباره خوشحال باشیم. + حتی اگه از همهچیزمون برای رسیدن بهش بگذریم؟ ------------ Couples: Taegi, Yoonmin, Secret Genre: Psychological, Angst, Drama, Slice of Life, Smut توجه: داستان این کتاب کاملا ساخت ذهن نویسندهست و...