"First Night"

7.2K 892 179
                                    

قسمت بیستم : شب اول

جونگ کوک تعجب کرد.

_ چی؟

تهیونگ لبخند زد.

_ گفتم باهام عشق بازی کن.

فک جونگ کوک یکم پایین اومد و جوری به تهیونگ نگاه کرد که انگار داره به یه زبون فضایی حرف میزنه.

تهیونگ لبش رو گزید.

زمان گذشت و هیچ علاقه ای از سمت جونگ کوک دیده نشد. تهیونگ آهی کشید و با شرمندگی نگاهش رو از جونگ کوک دزدید.

‌تهیونگ درحالیکه از روی اون آلفا بلند میشد زیرلب گفت :

_ آه.... اشکالی نداره. فکر کنم نمیخوای.

ولی وقتی دستهای بزرگ جونگ کوک ناگهان به باسنش چنگ زدند و اونو کشیدند نفسش رو حبس کرد.

چشمهای جونگ کوک با شهوت تار شد.

گونه های تهیونگ سرخ شدند و وقتی متوجه بوی تحریک شدن جونگ کوک شد باخجالت نگاهش رو ازش دزدید. میدونست عمداً این بو رو منتشر کرده. این بو تصورات تهیونگ رو به حقیقت تبدیل کرد.

این اولین بار بود که بوی تحریک شدن جونگ کوک رو حس میکرد و حالا نیازش به آلفاش داشت بیشتر میشد.

جونگ کوک پوزخند زد.

_ فکر کردی داری کجا میری؟

_ فکر کر.. آههه!!

جونگ کوک دست هاش رو از شرت تهیونگ سر داد و باسنش رو مالید.

تهیونگ درحالیکه چشمهاش رو بسته بود شونه های جونگ کوک رو محکم گرفت. حس میکرد الانه که شرتش پاره بشه.

چشمهاش رو باز کرد و داد زد :

_ تو نباید اینکارو بکنی!!

_ من اینطوری دوست دارم..

قبل از اینکه تهیونگ بتونه غر بزنه لباسش هم با همون شرایط به شرتش روی زمین اضافه شد، تهیونگ نگاهی به لباس های بیچاره ش روی زمین انداخت و بعد نگاهش رو به جونگ کوک که محو تماشای بدن لختش بود برگردوند.

تهیونگ تصمیم گرفت یکم جونگ کوک رو دست بندازه، باسنش رو به عضو جونگ کوک که درحال سخت شدن بود کشید و چیزی که گیرش اومد یه ناله بود.

لبهاش رو گاز گرفت و به سمت جونگ کوک خم شد تا عضو خودش رو به شکم جونگ کوک فشار بده.

جونگ کوک با یک حرکت تهیونگ رو برگردوند، پشتش رو به تشک زد و خودش روش خیمه زد.

تهیونگ تمام اعتماد به نفسی که موقع اذیت کردن جونگ کوک داشت از دست داد و وقتی جونگ کوک مشغول بوسیدن و لیس زدن لبهاش شد و زبونش رو وارد دهنش کرد هاله ای از رنگ قرمز روی گونه هاش نشست.

Mine | Persian Translation  (Vkook/Taekook - Werewolf)Where stories live. Discover now