ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed )

قسمت سوم:قبول میکنی؟!

جین:

امروز قراره بریم دیدن بچه ها..آقای پارک توضیحات لازمو داده..درباره اینکه5تا برادرن!که بزرگترینشون 10ساله و کوچیکترینشون 3ساله س!

خب راستش نمیدونم تصمیم درستی گرفتیم یا نه..دارم از استرس دیوونه میشم!!

نفس عمیقی میکشم و سعی میکنم ذهنمو مرتب کنم!
×خیله خب جین..بیا یکی یکی بررسی کنیم!چرا استرس داری؟
×خب به 2دلیل!
1)پنج تا بچه؟مراقبت کردن از یک بچه تمام وقت و انرژی آدمو میگیره و حالا پنج تا؟؟واقعا میتونیم انجامش بدیم؟؟
2)یه پسر10ساله!میدونی خب با بچه های کم سن تر میشه راحتتر ارتباط برقرار کرد!ولی خب با یه بچه 10ساله...چی میشه اگه از ما خوشش نیاد؟؟؟
شت!!استرس دااااارم..

×خب دلایلت منطقیه!پس چرا فقط بیخیالش نمیشی؟!

×چی؟؟دیوونه شدی؟!این احتمالا تنها شانس پدر شدنمه تا آخر عمرم!نههه!عمرا از دستش نمیدم!

×خب پس تو تصمیمتو برای انجام دادنش گرفتی نه؟

×آره..گرفتم..

×پس استرس فایده ای نداره..میخوای انجامش بدی پس بجای نگرانی بیخود،همه تمرکزت رو بذار روی خوب انجام دادنش..فایتینگ کیم سوکجین!

بالاخره از تصویرم توی آینه دل کندم:

_نامجونا؟آماده ای؟

نامجونو میبینم که وسط هال،دور خودش میچرخه و دنبال سویئچش میگرده!
در همون حال جواب میده:
+آ...آره..آره..آمادم..
لبخند میزنم به دستپاچگیش!کیوت!

_رو اپن آشپزخونه،نامجون!

+ها؟؟عهه!اها..آره..مرسی..بریم؟

سر تکون میدم..

_استرس دارم جینا!!

+منم همینطور!ینی از ما خوششون میاد؟؟باهامون میان خونه؟؟

_امیدوارم خوب پیش بره!ما از پسش برمیایم..

مشتامونو بهم میکوبیم:فایتینگ!

×اوه!خیلی خوش اومدین..چقدر زود تشریف آوردین آقایون!

_خب ...ااااا..راستش..یکم هیجان زده بودیم...
نتونستیم تحمل کنیم و زودتر راه افتادیم..مشکلی که نیس؟!

×نههه..مشکلی که نیس..ولی احتمالا یکم معطل بشین..چون بچه ها مدرسه اند و حدودا نیم ساعت دیگه میرسن!

_اووو..مشکلی نیس..منتظر میمونیم پس..

×البته جونگکوک توی اتاق بازیه..اگه مایل باشین،میتونیم بریم اول اونو ببینیم..

با هیجان جواب میدم:
+اوه!البته..خیلی خوبههه..

دنبال آقای پارک توی راهرو پرورشگاه،راه می افتیم..
ناخودآگاه دستمو توو دست نامجون قفل میکنم و اونم برای آروم کردنم،فشار کوچیکی به دستم میاره..سرمو به سمتش میچرخونم که میبینم نگاهش به منه..لبخند دلگرم کننده ای میزنه..نفس عمیقی میکشم و جواب لبخندشو میدم..