جیمین قسمت انتهایی فیلمنامه اکشن_رمانتیک هوسوک رو کمی تغییر داد که صدای اعتراض یونگی بلند شد:
_نکن چیم!تغییر نده!من موزیکو طبق اون پایان، ساختم!
جیمین نگاه جدی ای بهش انداخت و از خودش دفاع کرد:
+اولا چیم نه و کارگردان کیم!هیووونگ!!
دومندش من کارگردانم و اگه لازم باشه هرجایی که لازمه رو میتونم تغییر بدم هیونگ!
سومندش یه تغییر ریز دادم،روی موزیک پایانی تاثیری نداره نگران نباش!
یونگی شونه ای بالا انداخت:
_خود دانی جناب کارگردان!ما قبولت داریم!
هوسوک کت مشکی ش رو پوشید و پاپیون رو مجددا مرتب کرد و در همون حال صدا زد:
×مین آ!!!مین آ آماده شدی؟؟
تهیونگ یکبار دیگه دیالوگ هاش رو با جونگکوک تمرین میکرد:
*آخای دُتُر!(آقای دکتر)لفتن!(لطفا)نژاتشون(نجات) بدههه!
و طبق توصیه های جیمین سرش رو پایین انداخت و کمی شونه هاش رو تکون داد و هق هق کرد.
^^نگران نباشید آقا!ما همه تلاشمون رو می کنیم!
و به سمت اتاق عمل خیالی دوید.
مین آ،با لباس سفید عروس وارد اتاق شد و با دیدن یونگی و هوسوک که ریلکس روی مبل ولو شده بودن و تهیونگ و جیمینی که درگیر کار خودشون بودند جیغ کشید:
**پس لوکیشن ها کو؟سالن عروسی؟اتاق عمل؟
یونگی به خودش اشاره کرد و جواب داد:
_من آهنگسازم ها!مسئولیت من نبود که!
هوسوک که تازه متوجه آماده نبودن لوکیشن ها شده بود،سرش رو خاروند:
×منم که نویسنده و بازیگرم!
جیمین به پیشونی ش کوبید:
*مسئول تدارکات!ما مسئول تدارکات نداریم!
تهیونگ داوطلب شد:
^^من!من!من نقشم کمه میتونم انجامش بدم!
و اینطوری شد که ظرف نیم ساعت روی در اتاق هیونگ‌ها تابلو مقوایی با نوشته"اتاق عمل" نصب شد و اتاق مکنه ها تبدیل به سالن عروسی شد.
جیمین دوربینی که بخاطر شاگرد اول شدن،از مدرسه جایزه گرفته بود رو دور گردنش انداخت و تهیونگ داد زد:
^^دوربین؟؟
جیمین جواب داد:
+رفت
جونگکوک تقلید کرد:لف(رفت)
^^صدا؟
+رفت
کارگردان چیم به بازیگر هوسوک و بازیگر مین آ که کنارهم ایستاده بودن علامت داد:
+حرکت
YOU ARE READING
ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed )
Fanfiction**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدوا...
