فصل دوم قسمت اول: تو کی هستی؟!

3.1K 653 222
                                    

گوشه چپ کاپشنم یک جیب مخفی است
که هیچکس جایش را نمی‌داند
چیزی هست که فقط برای توست
که رویش نوشته ام "برسد به دست تو"
یک یادداشت و چند چیز کوچک که
دوستشان دارم؛ آن ها برای توست

....‌‌‌‌‌‌............................................................

پسرک با لبخند پررنگ و شیطنتی که توو چشم های درشت مشکیش برق میزد، درحالیکه با دوستش کل کل میکرد رو‌به‌رو‌ی کمدش ایستاد تا کتابی که برای تایم بعد احتیاج داره رو برداره:

_کاپیتان تیم بسکتبال؟ کی؟ تو کوتوله؟!

زیر خنده زد و کلید کوچک رو داخل قفل کمد چرخوند و در حالیکه با خودش فکر میکرد یعنی دوقلوها کجا پیچوندن؛ منتظر جواب همیشگیِ "مو هیوک" موند:

+کیم یونگی هم دقیقا هم قد و قواره من بود ولی تونست کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه بشه!

جونگکوک در حین باز کردن درب کمدش مکث کرد تا جواب تکراری‌ش رو به پسر جدی بده و بیشتر سر به سرش بذاره:

_خودتو با یونی هیونگ من مقایسه نکن! اون یه اسطوره بود! یه بار برای همیشه..فقط یه با....

صدای افتادن چیزی توجه جونگکوک رو جلب کرد و موهیوک بی توجه به پاکت روی زمین، ضربه ای به بازوی کوک کوبید:

+هر چقد دلت میخواد مسخره بازی درآر کوک! من انجامش میدم! الانم باید برم دیدن مربی جانگ!

جونگکوک که تمام حواسش پرت پاکت ناآشنا شده بود، درحالیکه خم میشد تا از زمین برش داره بی توجه سر تکون داد:

_اوهوم! میبینمت!

موهیوک که تنهاش گذاشت پاکت رو بررسی کرد و نوشته ی ریز پشت پاکت رو خوند:

"برای جئون جونگکوک"

با خودش فکر کرد، احتمالا به واسطه شباهت اسم‌ کوچیکشون ، کسی اشتباهی پاکت رو داخل کمد اون گذاشته؛ با این حال توو کل مدرسه جونگکوک دیگه ای نبود. شایدم بود و اون نمیشناخت؟

کسی از پشت بغلش کرد، به خیال اینکه مو هیوکه دندون قروچه ای کرد و با آرنج هاش به پهلوهای احمق پشت سرش کوبید و به عقب هلش داد؛ به سرعت چرخید تا حالش رو بگیره که با نیشخند شرور سهون مواجه شد.

چشمهاش رو چرخوند و نیشخند پسر سال بالایی رو با پوزخند تحقیرآمیزی جواب داد:

-چته اوه سهون؟ چشم ته هیونگم رو دور دیدی افسار پاره کردی باز؟!

لحن گستاخ پسر نیشخند سهون رو پررنگ تر کرد، قدمی جلوتر اومد و درحالیکه صورتش رو درچند سانتی صورت پسر مورد علاقه ش نگه میداشت، جواب داد:

-نمی تونی تا ابد پشت سر هیونگ عوضیت قایم شی کوچولو! میتونی؟ تو اول و آخر مال منی کوک. ولی اجازه میدم دست و پات رو بزنی و تلاشت رو بکنی!
یه طعمه ی سخت، همیشه خوشمزه تره برام(:

ஜ 𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed )Where stories live. Discover now