Part 32

5.5K 930 974
                                    

مشخص شد تهیونگ زنده بود.

جونگکوک یجورایی هنوز هضمش نکرده بود چون تحت تاثیر اون دارو بود پس هی تکرار میکرد اوه مای گاد تهیونگ زندست و جیمین برای خفه کردنش یه توپ کوچیک فرو کرد توی دهنش.

"لو نده."
جیمین بهش پرید. جونگکوک با گیجی نگاش کرد و احتمالا با نگاهش داشت میپرسید از کدوم گوری این چیزی که کردی توی دهنم رو گیر اوردی. ولی جیمین فقط چرخید و به راه رفتن پشت سر بقیه ی پسرا ادامه داد.

همه ساکت بودن و با قدمای آروم پشت تهیونگ حرکت میکردن. هیچ کدومشون نمیدونستن چه اتفاقی افتاد یا قضیه چیه و یونگی پشت سر هم زمزمه میکرد که اونارو شستشوی مغزی دادن و واسه همین دارن توهم‌ میزنن و تهیونگ رو میبینن که این باعث شد جونگکوک به گریه بیفته پس یونگی خفه شد.

"داریم کجا میریم؟"

"خونه ی مامانت."

"گایز خفه شین! فضاییا ممکنه هرجایی باشن! اونا خیلی خوب حس میکنن اگه کسی نزدیکشون باشه-"
تهیونگ با صدای آرومی بهشون پرید و بعد سرشو چرخوند و خشکش زد.

فضایی ها.
تهیونگ بزاغ دهنشو قورت داد.
"ی-یابادابادوبا."
تهیونگ گفت.

"اوه مای گاد پادشاه بیلینگول!"
جیمین با هیجان گفت و بعد شروع کرد به دست زدن.
فضایی ها که با این حرکت ناگهانی جیمین سردرگم شده بودن، نگاه گیجی به هم انداختن و اونا هم شروع کردن به دست زدن.

فضایی ها از کنارشون رد شدن. تهیونگ عرق روی پیشونیشو پاک کرد و به راه رفتن ادامه داد.

"دقیقا چه اتفاقی داره می-.."

"خفه شو یونگی! همه چیو توضیح میدم بعدا. راستی، گذر زمان توی این سفینه مثل گذر زمان روی سیاره ی خودشونه چون تکنولوژی بالایی دارن. من به مدت سه سال اینجا بودم! "

"چی؟!!!"
جین داد زد و نامجون دستشو گذاشت روی دهن جین.
"هولی شت ته- واقعا؟!"

"نوچ. من یه ماه اینجا بودم‌. البته هنوز به همون اندازه سخت گذشت."

تهیونگ گفت و بعد وارد یه اتاق شد و منتظر موند تا همه ی پسرا هم واردش شن.
جونگکوک آخرین نفری بود که داخل شد. تهیونگ با دیدن یه توپ توی دهنش ابروهاشو بالا انداخت.

"چرا یه توپِ گگ توی دهنته؟"

جونگکوک شونه هاشو بالا انداخت و تهیونگ دستشو برد جلو تا برش داره.

"بذار همونجا بمونه کیم."

جیمین از پشت سرش غرید پس تهیونگ دیگه بهش دست نزد. چرخید و در اتاق رو بست.

جونگکوک رفت جلو تا بغلش کنه ولی تهیونگ سرجاش چرخید و برگشت قبل اینکه جونگکوک بتونه اینکارو انجام کنه.

SPACE VOYAGE | Vkook [translated]Where stories live. Discover now