Part 23

5.4K 1K 628
                                    

جونگکوک شنید که کسی در زد.
"بیا تو."
اون گفت و بعد برگشت و تهیونگ رو دید درحالیکه کمی مضطرب بنظر میرسید.

"هاه! این همون چیزیه که اون گفت."
جونگکوک با خودش گفت و نیشخند زد و بعد برگشت سمت تهیونگ.
"این چیزیه که من گفتم! اینو بفهم! چون تو اومدی توی-.."

"میفهمم."
تهیونگ سریع گفت و لبخند کوچیکی تحویلش داد.
روی تختی که جونگکوک روش دراز کشیده بود، نشست.
"گیلاس."

"سیلور." جونگکوک جواب داد.

"حالت خوبه؟"

"آره فقط یکم سرگیجه دارم ولی مطمئنم از بین میره."
جونگکوک با لبخند کوچیکی گفت.

"درسته.. از بین میره. معلومه که از بین میره. چرا نباید بره. اینطوری نیست که تو قرار باشه بمیری."
تهیونگ با صدای ضعیفی با استرس خندید و جونگکوک اخم کرد و سرجاش نشست.

"مشکل چیه؟"
جونگکوک پرسید. تو صورت تهیونگ خم شد و گونه‌شو بوسید.
"میدونی.. من یه خواب خیلی خوب دیدم که توش داشتم روت راید میکردم.. اون خیلی هات بود."
جونگکوک با اغواگری زمزمه کرد.
تهیونگ آروم به عقب هلش داد و ایستاد.

"نه."
تهیونگ گفت و جونگکوک نگاهش کرد.

"اوه."

"کوک، گوش کن. ما.. ما نمیتونیم اینکارو بکنیم."
تهیونگ گفت و جونگکوک اخم کرد.

"اوکی فقط بخاطر اینکه من زخمی شده بودم، باعث نمیشه ما نتونیم سکس داشته باشیم. اینطوری نیست که تو قرار باشه منو بکشی."
جونگکوک خندید.

فاکینگ هل.

"چرا، هست! "
تهیونگ داد زد و جونگکوک اخم کرد.
"من تورو میکشم جونگکوک! "

"...چی؟"
جونگکوک پرسید. تهیونگ غرید و صورتشو با دستاش پوشوند.

"من.... من..."
تهیونگ شروع کرد و بعد به آرومی به جونگکوک نگاه کرد.
"من دلیلی ام که تو قراره بمیری."

جونگکوک مکث کرد و برای چند ثانیه به تهیونگ خیره شد. تهیونگ دهنشو باز کرد تا دوباره صحبت کنه ولی یهو جونگکوک بلند زد زیر خنده. تهیونگ اخم کرد و جونگکوک از شدت خنده شکمشو گرفت.

"صبر- صبرکن- "
جونگکوک به سختی از بین خنده هاش گفت.
"بذار اینو شفاف سازی کنم. تو بطرز ماورایی ای قوی هستی، میتونی جادو کنی، و حالا هم قراره منو بکشی؟"
جونگکوک گفت و بعد دوباره زد زیر خنده.
"و جیمین هم میتونه ذهن آدمو بخونه؟"

تهیونگ آه کشید و نگاهشو از جونگکوک گرفت.
"کوک."

"من احمقم ته. ولی احمقِ احمق نیستم. کامان، بهم بگو قضیه واقعا چیه."
جونگکوک گفت. تهیونگ آه کشید و با نگاهی که معلوم بود جونگکوک کمی رو مخش رفته، بهش نگاه کرد.

SPACE VOYAGE | Vkook [translated]Where stories live. Discover now