🤖part 4🤖

1K 222 64
                                    


در اعماق تاریکی کمپانی پانمارک، در زیرزمین های سیاه رنگی که افراد کمی حق ورود داشتن دانشمند دیوانه و رئیس بزرگ در یکی از اتاق های تاریک مشغول کار کردن روی پروژه ی عجیب غریبی بودند که هیچکس تابحال در دنیا ندیده بود و سال هاست در حال ساختنش.

رئیس بزرگ روی صندلی تقریبا کوچیک و ساده ای در ان اتاق ساده نشسته بود و دست به سینه به ربات رو به روش که هیچ نوری نداشت و کاملا میشد فهمید خاموشه خیره شده بود.

- اقای کیم؟ کی قراره شروع کنیم.

دانشمند دیوانه دستی به موهای طوسی رنگش کشید و با حالتی عصبی که انگار با خودش صحبت میکرد عینکش رو صاف کرد و تخته ی داخل دستش محکم توی دستش فشرد:

- بله... بله... حتما... همین الان...

کیم نامجون از داخل سایه ها کنار ربات ایستاد و نیم نگاهی بهش انداخت که کوچیکترین فرقی با یک انسان نداشت و باعث میشد اشک در چشمان خالقش جمع بشه چون بالاخره بعد از سال ها تحقیق و ازمایش موفق شده بود.

- گزارشات کیم! خیلی سریع.

- آه... بله بله...

نامجون چشم از ربات برداشت و به کاغذ های گیره شده به تخته شاسیش خیره شد:
- شماره ی 1777. اسم منتخبه: جئون جونگکوک. جنسیت: مرد. وضعیت: در حال حاظر خاموش. سال تولد: 2100/9/1. هوش: 50 درصد. منطق: خنثی. احساسات: خنثی. عشق: خنتی. میل جنسی: خنثی. وفاداری: 100 درصد. غذا: خنثی. خواب: خنثی. استعداد: خنثی. غم: خنثی. شادی: خنثی. خشم: خنثی. ترس: خنثی. حسادت: خنثی. درد: خنثی.

رئیس پیشونیش رو مالید:
- پس محض رضای خدا تو چه غلطی کردی? اینکه همه چیش خنثی بود.

نامجون دستاش تکون داد:
- اوه نه! اینجور نیست قربان. ما همه ی ربات هامون رو از پنجاه درصد تا 100 درصد هوش رو انتخاب میکنیم و بقیه گزینه هارو منفی صد انتخاب میکنیم اما خنثی به این معنی عه خود ربات باید با این مشکلات دست پا بزنه، مغز ما انسان ها تمام این گزینه هارو از پنجاه درصد استفاده میکنه و وقتی این قفل باز برای ربات باز بشه پنجاه درصد یکی از شخصیت و عواطفش فعال میشه و هر لحظه بیشتر شبیه یک انسان میشه.

رئیس تاییدکرد و بعد از اخم ریزی به صورت و چشم های بسته ی ربات اشاره کرد:
- چرا همچین چهره ای انتخاب کردی.

- این یکی از طراحی های کمپانی اچ ار هستش که من ب کمی تغییر درستش کردم و حس کردم لباس چسبون ابی، نقره ای با موهای سیلور واقعا زیبا بشه همراه با چشمای ابی روشن.

نامجون یکی از پلک های ربات رو از هم باز کرد تا مردمک ابی رنگش رو به رئیسش نشون بده و بعد از رها کردنش چشم های ربات دوباره بسته شد.

رئیس بزرگ از روی صندلی بلند شد و نگاه دقیقی به صورت ربات انداخت و پرسید:
- این دوتا پرسینگ واجب بود برای گوشه ی لب و ابروش؟

نامجون برگه هاش رو کمی جا به جا کرد و گفت:
- چند تا از قسمتای بدنش رو نتونستم با ماهیچه و اعضای واقعی بدن بسازم و مجبور شدم از اهن استفاده کنم برای همین جاشون پرسینگ گذاشتم تا اگه برای رد شدن از گیت و این چیزا صدا داد بخاطر پرسینگ باشه.

- اوه ظاهرا فکر همه جاش رو کردی.

نامجون لبخندی زد و بعد از دراوردن شناسنامه ی ربات و چک کردن گفت:

- اون میتونه به عنوان یه شهروند معمولی بین مردم زندگی کنه و بهتره هیچکس نفهمه یه رباته چون ما نیاز داریم پروزمون موفقیت امیز باشه.

نامجون به رئیس که دوباره روی صندلی نشست نگاه کرد و گفت:

- نکته ی بعدی قربان! اینه که ربات به احتمال خیلی زیاد اولش دچار سردرگمی بشه و قبل باز شدن قفل هاش نتونه رفتار انسان گونه ای از خودش نشون بد بهتره تا چند ماه پیش خودمون نگهش داریم تا به ندرت قفل هارو باز کنیم.

رئیس سر تکون داد و از روی صندلی بلند شد:

- خیله. پس دیگه میتونی شارژ رو انجام بدی و روشنش کنی.

و از اتاق خارج شد.

دانشمند دیوونه مشغول قطع کردن سیم های اضافی شد و دستی روی شونه های پهن رباتش کشید و لبخند بر روی لب هیکلش رو تحسین کرد و خیلی خوشحال بود رئیسش به کاور تتوی دست راست ربات گیر نداده و تونسته نگهش داره و شاید هم بخاطر استین بلند و چسبون لباس بوده که رئیسش اون تتو هارو ندیده.

یکی از دکمه های دیجیتالی روی تبلتش رو فشرد و ناگهان نور های ابی بین خط های لباس نقره ای نیلی اش روشن شد، درست مثل خط های نازک نئونی تمام لباس مبدل رو فرا گرفت و نشون از شارژ شدن نهایی ربات رو میداد.

نامجون تبلت رو زیر بغلش زد و شاد از اتاق خارج شد.
غافل از اینکه ربات بعد از لرزش کوتاهی انگشتاش شروع به حرکت کردن و خیلی زودتر از انتظار بقیه چشمان ابی و خاصش رو باز کرد.

_________________________________________________

خب اینم از ورود جونگکوکی عزیزمون
ایشالا پارت بعد تهیونگ رو میبینه.

فکر میکنید ملاقاتشون چجوریه؟

امیدوارم خوشتون اومده باشه. پارت بعدی شنبه اپ میشه بچه ها ووت و کامنت یادتون نره
بوس💜💜💜💜

I'M NOT A HUMAN🤖 | KVOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz