فقط کاور🥺👆
______________________________________________اوه؟ داری کجا میری؟
تهیونگ در حالی که کارتن بزرگی توی دستاش بود و تلاش میکرد کلید خونه رو از روی صندلی برداره سمت جونگکوک چرخید که طرفش دوید:
_دارم میرم سرکار._این وسیله بزرگ چیه دستت؟ میخوایی کمکمت کنم؟
تهیونگ بالاخره کلید رو برداشت و سمت جونگکوک چرخید:
- امروز صبح که بیدار شدم ایلونا روشن نمیشد دارم میرم شرکت تا ببینم رئیسم راه حلی میشناسه یا نه.چشمای جونگکوک درخشید:
- منم میتونم بیام؟- نه.
تهیونگ بی حس گفت و چرخید تا از خونه خارج بشه.
- لطفا بذار منم بیام، ساکت فقط میام و میرم و کمکت وسیله رو میارم.تهیونگ سمت جونگکوک چرخید و ناچار به دلیل نیاز به کمک ایلونا رو بین دستای جونگکوک گذاشت و گفت:
- باشه زودباش بریم.راهی که هر روز تا شرکتش طی میکرد رو رفت و وقتی به شرکت رسیدن اولین کسی که دید هوسوک بود و با اشتیاق براش دست تکون داد:
- هی جانگ هوسوک شی، امروز چطوری؟هوسوک چشماش رو چرخوند از کافیش نوشید:
- فکر کردم امروز قرار نبود بیایی سرکار کیم.- نیومدم! با رئیس کار دارم.
گفت و با دست به کارتن توی دست جونگکوک اشاره کرد.
- دوستت کیه؟هوسوک پرسید و جونگکوک همراه کارتون تعظیم نود درجه ای کرد:
- جئون جونگکوک هستم.تهیونگ بازوی جونگکوک چنگ زد:
- بهتره بریم.به سمت در اتاق رئیسشون رفت و بعد از در زدن و اجازه ی ورود وارد شد:
- سلام رئیس.- سلام اقاای کیم نمیدونستم امروز میایید.
- راستش ایلونا مشکل دار شده بود اومدم بهتون نشونش بدم.
رئیس به میزش اشاره کرد و تهیونگ کمی جونگکوک رو جلو کشید تا کارتن رو روی میز بگذارد.
- اوه ایشون کی هستن اقای کیم؟جونگکوک اینبار ساکت موند و تهیونگ با اضطراب گفت:
- این یکی از دوستامه قربان، جئون جونگکوک.و سریع ایلونا رو بیرون کشید تا توجه رئیس کنجکاوش رو به ربات خراب شده بده و موفق هم شد. چند ساعت بعد کارشون تموم شد و از اتاق رئیس بیرون اومدن بدون اینکه متوجه نگاه مشکوک و خیره ی اون روی جونگکوک بشن.
...
تهیونگ با خنده مکی به نی ابمیوه اس زد و گفت:
- دارم حقیقت رو میگم.جیمین درحالی که از شدت خنده صدای خوک میداد ضربه ای به بازوش زد:
- اون عوضی خوشگل روت کراش داره و تو داری اینجا با من ابمیوه میخوری؟
![](https://img.wattpad.com/cover/312068145-288-k872603.jpg)
YOU ARE READING
I'M NOT A HUMAN🤖 | KV
Fanfiction🤖اسم: من انسان نیستم. (کامل شده) 🤖ژانر: تکنولوژی/عاشقانه/ انگست/ اسمات🔞 🤖کاپل اصلی: کوکوی 🤖کاپل فرعی: یونمین 🤖نویسنده: mj_storiess ⚠️خلاصه: درحال حاضر هشتاد سال از سال ۲۰۲۰ میگذرد و انسان ها در عصر تکنولوژی و دانش به سر میبرند جایی که ربات ه...