پدر های جونگکوک،اون رو به یه مهدکودک میبرن و جونگکوک با یه پسر بچه مواجه میشه که گریه میکنه.
"اون میتاد بعم دش بژنه"
جونگکوک که هوش و آی کیوی بالایی داشت نقشه ای میریزه.
بنا به دلایلی چند وقت بعد تهیونگ برادر ناتنیش میشه و هرچقدر بزرگتر میشن معلو...