Getting Under Chanyeol ✒

22. انجامش بده

فصل بیست و دوم

از دید بکهیون

داشت سعی می کرد صبور باشه اما متوجه شد که میدونم چی توی سرش می گذره، برای همین یکم سرش رو پایین انداخت و سعی کرد حرف بزنه:" بکهیون من متاسفم.نمی خوام دوستی مون بخاطر من خراب بشه..."

دوست نداشتم بترسه یا احساس گناه کنه. آره می خواستم از بدنش لذت ببرم ولی دلیل نمیشد این به همون اندازه برای اون هم لذت آور نباشه. چونه ش رو گرفتم و سرش رو بالا آوردم:" اشکالی نداره سهونا... منم تو رو میخوام..."

دستم رو روی سینه ش کشیدم و پیرهنش رو کامل از تنش در آوردم.

.................................................................................

کمی به جلو خم شدم و این باعث شد زانوم به بین پاهاش بخوره. برآمدگیش رو از روی شلوارش حس کردم و اون هم بی اختیار ناله کرد.

بدون هیچ تعللی بین پاهاش نشستم و دستم رو از روی شلوارش روی عضوش کشیدم.

ناله ش بلند شد. از روی شلوارش لیسیدمش. می دونستم الان عضوش داره توی اون شلوار تنگ فشرده میشه و همین میزان تحریک نسبتا بالایی داشت.

ناله هاش دیگه چندان هم صبورانه نبود.

زیپ شلوارش رو باز کردم و از شر شلوارش خلاص شدم اما همون لحظه من رو بالا کشید و روی زانوش نشوند.

با یه دست کمرم رو چسبید، لب هاش رو روی گردنم گذاشت و انگشت های سرد دست دیگه دور نوک سینه هم چفت شدن.

تمام وجودم فرو ریخت و ناله کردم:" آ...آحح سهونا..."

مدت ها بود اینجوری تحریک نشده بودم. تصمیم گرفتم قبل از اینکه دیر بشه و هر دو کنترل مون رو از دست بدیم دستش رو گرفتم و به سمت حموم راه افتادم.

سهون نفس زنان پرسید:" داری چیکار..."

ولی من در حموم رو باز کردم و بعد از داخل شدن بستمش. کمی بخار گرفته بود و آب گرم آهسته از کناره های وان سر ریز شده بود.

آروم سهون رو که کمی گیج شده بود به دیوار پشت سرش چسبوندم و روی زانو هام رو زمین نشستم.

آخرین بخش لباسش رو هم پایین کشیدم تا عضو فوق بزرگش رو آزاد کنم. دستم رو دو طرف رون هاش گذاشتم. لب هام رو به سر عضوش متصل کردم و موقع مکیدن سر عضوش صداهایی در میاوردم شبیه صداهایی که وقتی یه بچه ی لوس و شیطون داره آبنبات بزرگتر از دهنش میمکه از خودش در میاره.

لباس هام بخاطر بخار خیس شده بودن و به تنم چسبیده بودن که یه حس سکسی بودن رو بهم میداد.

ناله های کوچیک سهون داشتن جدی تر و جدی تر میشدن و داشتم صاف تر شدن عضوم رو توی شلوارم حس می کردم. وقتی عضو سهون نبض دار شد می خواستم با عق کشیدن بهش کرم بریزم اما یهو موهام رو چسبید و من رو روی عضوش جلو کشید و با سرعت دلخواهش شروع به جلو و عقب بردن کرد.