•29•

258 80 20
                                    

فلش بک

همونطور که کوله شو یه طرفه پشتش انداخته بود، از خونه بیرون زد و سمت دبیرستان راهی شد.

ذهنش به شدت درگیر بود.

درگیر اون پارک چانیول عوضی بود که روز قبل بعد از اینکه دفتر مزخرفه شو مثل وحشیا از تو دستش بیرون کشیده بود و وسط کلاس سرش داد زده بود،
از دبیرستان زده بود بیرون و دیگه برنگشته بود سر کلاس.

-مرتیکه عوضی

سهون با به یاد آوردن روز قبل دوباره عصبی شد و زیر لب فحشی به چانیول داد.

قصد داشت امروز هرطور شده شماره اون مرتیکه که انگار از دماغ فیل افتاده بود و ازش بگیره.

اصلا شرطی که بسته بود به جهنم حالا پروژه ای که توش با چانیول هم گروه شده بود و باید چه غلطی میکرد؟

کلافه دستی به صورتش کشید.

انقدر فکرش درگیر بود که اصلا نفهمید کی مسیر و طی کرده و روبه روی دبیرستان ایستاده.

وارد کلاس شد و دوباره روی صندلی کنار چانیول نشست.
امروز حتما شمارش و میگرفت.

نگاهی به ساعتش انداخت.

پنج دقیقه دیگه کلاس شروع میشد ولی اثری از چانیول نبود.

تو این مدت هیچ وقت سابقه نداشت دیر کنه یا سر کلاس نیاد.

تو فکر بود که با نشستن سویون رو میزش سرش و بلند کرد و نگاش کرد.

+تلاشت خیلی خوبه سهون.
جدا باهات حال کردم پسر ولی اونی که منتظرشی امروز نمیاد بیخودی منتظرش نباش.

-از کجا میدونی؟

هنوز مونده تا شروع کلاس.

سهون با امیدواری گفت و کتابش و از توی کوله ش دراورد.

+امروز هجدهم اکتبره.
چانیول همیشه این موقع سال غیبت میکنه و تا چند هفته پیداش نیست.
پاشو سر جای خودت بشین.

________________________________________

همونطوری که سویوون گفته بود چانیول تا سه روز بعدی ام پیداش نشد و سهون مجبور شد حتی پروژشم تنها تحویل بده.

اگه واقعا قرار بود غیبت چانیول تا چند هفته طول بکشه سهون نمی تونست بیکار بشینه.

زمانش داشت میگذشت.

باید یه غلطی میکرد.

سمت سویوون چرخید.

-سویوون تو میدونی خونه چانیول کجاست؟

سویوون ابروهاش و بالا انداخت و گیج به سهون نگاه کرد.

+خونه اون و می خوای چیکار؟

-میدونی کجاست یا نه؟

سهون بی حوصله و کلافه پرسید.

+آره میدونم. چطور؟

Mat Hat ScarecrowWhere stories live. Discover now