19 Dorata

116 32 202
                                    

Song: Olsun
Artist: Hadise

✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅

وقتی داخل آسانسور رفتن زین دقیقا پشت دوراتا وایستاده بودش و میتونست عطر موهای لطیفه اونو که همیشه مجذوبش میکرد توی دماغش بکشه. عطری که با کم بودنش تمام حس بویاییش رو در بر گرفته بود. اینکه اون همیشه همین بویی بود براش مثل یک شکاف برای برگشتن به دنیایی بود که نمیتونست انکارش کنه. دنیایی که مجبور به ترک کردنش بود اما همیشه این شکاف مانعش میشد. درست هر باری که سعی میکرد کنار گذاشتنش رو امتحان کنه این شکاف بازتر میشد و اونو بیشتر درون خودش فرو میبرد.

اون دستشو توی جیب اور کت بلندش کرد تا ریموت ماشین رو پیدا کنه اما موقعی که داشت اونارو بیرون میاورد کلیدها از دستش روی زمین افتاد و اونو مجبور به خم شدن کرد.
زین برای راحت تر برداشتن ریموت ماشین روی زانوش نشست.وقتی ریموت رو برداشت ناخواسته نگاه کوچیکی به پاهای ظریف دوراتا که دقیقا مقابلش بود انداخت و لب پایینیش رو گاز گرفت.

استلا توی گوشیش چیزیو به دوراتا نشون میداد،خنده کنان کف دستشو به بازوی دوراتا زد و اونو ناخواسته به عقب هولش داد.
دوراتا یک قدم عقب رفت و به زین نزدیک تر شدش تقریبا بدناشون همدیگرو لمس میکرد. دوراتا از پشت شونش به زین نگاه کرد و اون خودشو صاف کرد و سعی کرد بهش نگاه نکنه.

-هی دوری اینجارو.

همین لحظه استلا دوباره مچ دست اونو گرفت و به خودش نزدیک تر کرد.زین لبخندی روی لبش اومد و نگاهی به دوراتا انداخت که از خجالت لپ هاش سرخ شده بود.

بالاخره آسانسور به پارکینگ رسید، از نظر دوراتا انگار صد ساعت بود که اون تو بودن.بودن با زین توی جای بسته ایی مثل آسانسور استرسش رو زیاد میکرد و عرق سردی که روی کمرش بود اینو نشون میداد.

هانا به چهره سرخ شده ی دوراتا نگاه کرد وقتی بیرون اومدن:حالت خوبه؟

دوراتا ابروشو بالا داد و سرشو به پشت سرش چرخوند و همزمان نگاهش با زین برخورد کردش.

-فقط فضای بسته آسانسور.

استلا دستشو دوره بازوی دوراتا انداخت:تو از فضای بسته آسانسور اذیت میشی؟

زین میدونست که اون به خاطره وجود خودش داخل اون فضا رنگ صورتش قرمز شده، نیشخند معنا داری روی صورتش شکل گرفت و از کنار دوراتا و استلا رد شد سمت ماشینش رفت.

-همیشه اینطور نیست به خاطره مهمونی استرس دارم!شایدم به خاطره چارلی!نمیدونم.

Still my MAN [Zayn]Where stories live. Discover now