30 Dorata

92 21 80
                                    

Artist: Tan Tancı
Song: Yalan (Akustik)

✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅

شروع کرد به قدم زدن،با فکر کردن به اتفاقایی که چند ثانیه پیش افتاده بود قدم هاشو تند تر کرد تا بالاخره رسید به جایی که خودشو توی امنیت حس کنه.
اون عکس درست توی دستاش بودن، یک نفر توی مدرسه داشت تهدیدش میکرد.
پشت حیاط مدرسه جایی که هیچکس رفت آمد نمیکرد دوباره عکس رو نگاه کرد، لپاش سرخ شدن و اونو برگردوند نمیتونست دوباره نگاهش کنه.
عکس اون و زین روی روی یه تصویر فیلم پورن گذاشته بودن، نوشته ایی که پشتش بود رو دوباره خوند.

"این دفعه فوتوشاپه ولی اصلشم دارم"

باید عکس رو میسوزوند تا دست کسی نرسه، حتی نگاه کردن بهش هم اذیتش میکرد. کی چطوری فهمیده بود این موضوع رو؟ اونا بیش از حد احتیاط میکردن اما یک نفر بالاخره تونسته بود بفهمه.
عکسو یه جای مخفی توی کوله پشتیش گذاشت و نگهش داشت تا بتونه وقتی از مدرسه دراومد نابودش کنه.
با عجله سمت مدرسه دوید چون صدای زنگ اونو به کلاس فرامیخوند. وقتی دره ساختمون رو باز کرد با یه نفر که اونطرف بود شاخ به شاخ شد.

فابیو یک قدم به عقب برداشت:ببینم گوشیت سالمه؟

دوراتا سرشو بلند کرد، بنا به اتفاقی که افتاده بود نتونست به شوخی اون بخنده فقط گوشه لبشو بالا کشید.

-نباید الان داخل کلاس باشی؟

یه دسته از موهاشو که روی صورتش ریخته بود پشت گوشش گذاشت:چرا.

فابیو به صورت بهم ریخته اون نگاه کرد:مطمئنی حالت خوبه؟

دوراتا نفسشو آروم بیرون داد:آره فقط برای رسیدن به کلاس دویدم.

فابیو دوباره بهش خندید:باشه هرطور تو میگی، مزاحمت نشم.

فابیو از جلوی دوراتا کنار رفت و راهو براش باز کرد.

-فعلا.

اون دوباره شروع کرد به دویدن تا قبل از معلم به کلاس برسه. فابیو موقع رفتن اونو نگاه کرد و لبخندی به حالت اون زد. اون به راهش ادامه داد و از مدرسه بیرون اومد سمت ماشینش که اونجا پارک شده بود رفت و سوارش شد.

زین پشت میزش توی دفترکارش نشست وقتی صفحه لپ تاپش رو باز کرد یه چیزی لای اون دید، درواقع یه پاکت نامه سفید بود.
اخم کرد و پاکتو توی دستش چرخوند، روش هیچ اسم و آدرسی نبود انگار که یک نفر با دستای خودش اونجا گذاشتتش.
اونو باز کرد و از داخلش یه عکس بیرون آورد، یه لحظه بهش شوک وارد شد. یه عکس مستهجن با صورت اون و دوراتا، انقدر وحشتناک بود که زین اونو روی میز برگردوند. وقتی روی میز بود نوشته پشتش توجهشو جلب کرد، دوباره عکسو برداشت.

Still my MAN [Zayn]Where stories live. Discover now