26 Zayn

127 25 257
                                    

Song:Sobrio
Artist:Maluma

✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅

برای دونستن اینکه کاری اشتباهه حتما نباید انجامش بدی، کافیه وقتی جلوی آیینه وایستادی به زبون بیاریش.اونوقته که متوجه میشه چقدر اشتباه کردی و با خودت چقدر صادق نبودی.
انتخاب میکنی آزادانه رفتار کنی،قبل کاری فکر نکنی، اما وقتی ذاتت جوریه که نمیتونه در عمل رها بشه دچاره عذاب وجدان میشی.
مثل دختری که بعد از تعطیلات کریسمس روزه دوشنبه بدون اینکه با هانا رو در رو بشه به مدرسه میره. تمام مدت تعطیلات از هانا فاصله گرفته بود و باهاش حرف نمیزد، تلفن هاشو جواب نمیداد و با انواع بهونه ها میپیچوندش.
جوری از هانا فاصله میگرفت که زین هم شاکی بود، اینکه دیگه به آپارتمانشون نمیومد و با هانا وقت نمیگذروند.
توی ساکت ترین نقطه زمین فوتبال مدرسه نشسته بود و نهارش رو میخورد. از طرفی با زین حرف میزد، داشت از نگرانی هاش میگفت که میترسه تو چشم های هانا نگاه کنه.

تصویر زین داخل صفحه گوشیش بود و صدای دلنشینش از ایرپادش پخش میشد.

-باید نگرانیتو کنار بزاری.اون دوست صمیمیته.

دوراتا آروم چشماشو بست و نفسش رو بیرون داد:اونقدرا هم راحت نیست.

-هانا اگه قرار باشه از کسی متنفر بشه اون منم، از نظر قانونی کسی که اقفال شده تویی.

-دلگرمی خوبی بود،اما این کاملا برعکسه.

-تو نمیتونی ثابتش کنی توی دادگاه همیشه من گناهکار شناخته میشم.

زین پایان حرفش چشمک و لبخندی زد:ساندویچ خوش مزه ایی به نظر میاد، منو تو باید باهم به یه قراره شام بریم.

دوراتا پوزخند زد:کدوم رستوران رو ترجیح میدی؟

زین به آپارتمان مجردیش اشاره کرد:همونی که مبل راحت و تخت گرم داره.

دوراتا چشماشو ریز کرد:راجب همونی حرف میزنی که همسایه فضول داره؟

-راجب اونی حرف میزنم که آشپزش غذاهای عالی درست میکنه.

دوراتا سرشو برای تایید حرف زین به بالا و پایین تکون داد، همزمان گاز نسبتا کوچیکی از ساندویچش زد.

-برای امشب تو رستوران خصوصیمون رزرو انجام بدم؟

دوراتا یاد قولی که امروز صبح به پدرش داده بود افتاد، باید برای دیدن خونه ی جدید آندره و نتی رو همراهی میکرد.

ساندویچش رو زمین گذاشت و دستشو تند تند تکون داد:نه برای امروز نمیتونم.

Still my MAN [Zayn]Where stories live. Discover now