Still my MAN [Zayn]

31 Zayn

Song:you broke me first
Artist:Tate McRae
⚠️ عکس لوییزا براتون گذاشتم اون بالا ⚠️
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅

از همون لحظه که به لوییزا پیشنهاد داده بود بیاد چند روزی خونشون بمونه پشیمون بود، هنوز نمیفهمید چرا مثل بچه دبیرستانی ها رفتار کرده.
میتونست عاقلانه فقط چند سوال کوچیک از دوراتا بپرسه اما اون چیکار کرد!
حتی اسمی برای این رفتارش نمیشه پیدا کرد، حالا هم لوییزا روی صندلی که یک ساعت پیش دوراتا روش نشسته بود کنارش نشسته.
اون همچنان خجالت زده از اینکه توی ماشین رئیسش نشسته، سرشو سمت پنجره چرخونده و بیرونو نگاه میکنه.
هیچ کدومشون چیزی نمیگفتن، جو انقدر سنگین بود که لوییزا دلش میخواست خودشو از ماشین پرت کنه بیرون.

-شام خوردی؟

زین برای از بین بردن جو بدی که توی ماشین بود سره صحبت رو باز کرد.

-نه.

-آدرس خونه منو داری پیتزا سفارش بده.

-چشم قربان.

زین ماشین رو جلوی گاراژ خونه نگه داشت و قبل از اینکه خاموشش کنه پنجره اتاق دوراتارو نگاه کرد که خاموش بود.اون قرار بود امشب پیش استلا بمونه، شاید واقعا باید این سوالو ازش میپرسید که اون این کارو کرده یا نه.
به هرحال اون سیوشرتی نبود که هرکسی بپوشه و از نظر زین حدسیاتش درست بود.

وقتی کمربندشو باز میکرد نیم نگاهی به لوییزا انداخت:نمیخوای پیاده بشی.

لوییزا چشماشو محکم روی هم فشار داد:به نظرم اصلا درست نیست یه دختره جوون توی خونه یه مرد تنها بمونه.

زین اخماش تو هم رفتن:من یه دختره ۱۷ ساله دارم پس تنها نیستم.

-آقای مالیک من توی خانواده مذهبی بزرگ شدم اگه پدرم این موضوع بفهمه دیگه نمیتونم صورتشونو ببینم.

زین متعجب گوشه لبش بالا رفت:داری شوخی میکنی؟

-نه کاملا جدی ام.

-تو مسیحی نیستی؟

لوییزا لبشو گاز گرفت:نه!

-لوییزا سلیم، الان متوجه شدم.

لوییزا سکوت کرد و هیچ حرفی نزد، زین در ماشینو باز کرد تا پیاده بشه:این فقط برای یه مدت کوتاهه پس پیاده شو، میتونی وسایلتو از صندوق برداری.

لوییزا به تبعیت از رئیسش دره ماشینو باز کرد و پیاده شد، کوله پشتیشو از صندوق برداشت روی دوشش انداخت و چمدونش رو زمین گذاشت.
زین جلوتر از اون حرکت کرد و سمت در رفت، لوییزا نگاه سر سری به ساختمون و اطراف انداخت. اونجا خونه قشنگی توی حومه شهر بود و حس حال خونه قدیمیشو بهش میداد، یه جایی دور از شلوغی های شهر.