27 Lori

104 33 159
                                    

Song:Reckless
Artist:Madison Beer

✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅

وقتی کلیدهاش در رو باز کردن چشماش شاهد فضای رمانتیک داخل خونه شدن. امشب نه سالگرد ازدواجشون بود نه مناسبتی که بخوان براش جشن بگیرن.وقتی به سالن اصلی رسید تنها چیزی که اونجا میدید میز شام همراه شمع و چراغ های تزئینی بود. چشم هاشو اطراف چرخوند،بوی گوشت سرخ شده و شراب تقریبا قاطی شده بودن.
ترکیب مورد علاقش برای یک قرار عاشقانه دقیقا همین بودش،اما به چه مناسبتی؟

-خیلی منتطرت موندم.

با شنیدن صدای لوری سرشو چرخوند،با دیدن اون توی لباس سفید کوتاه با آستین های پفی حریر چشماش برق زدن،اون موهاش پشت سرش خیلی استادانه مدل دم اسبی درست کرده و آرایش لایت و طبیعی داشت درست مثل فرشته ها به نظر میرسید.چشمای زین از دیدنش برق زدن و اون برای چند ثانیه به خودش برای داشتن همچین همسر زیبای حسادت کرد.

چشمای زین از دیدنش برق زدن و اون برای چند ثانیه به خودش برای داشتن همچین همسر زیبای حسادت کرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

-واو.

تنها عکسلعملی که اون لحظه زین داشت همین بود و این کارش باعث پوزخند زدن لوری شد.اون چند قدم به طرف زین برداشت ولی لبخندش هرگز از روی لبش پاک نشد.اون دستاشو آروم بالا برد و یقه پیراهن سفید زین رو لمس کرد.
زین بوی خوب اونو توی بینیش کشید و چشماشو از صورت بی نقص لوری برنداشت وقتی اون به چشماش خیره شده بود.
آروم دستشو روی کمر لوری حرکت داد تا به پشتش که برهنه بود رسید.کاره همیشگیشو تکرار کرد،انگشتاشو رو پشتش تکون داد انگار که داره نوت های پیانورو لمس میکنه.

این کار همیشه باعث غلغلک لوری میشد،سرشو روی شونه زین خم کرد:هی!بس کن.

لوری یک قدم به عقب برداشت و زین مانعش نشد اونو رها کرد.به طرف میز و نوشیدنی ها حرکت کرد.
همین لحظه گوشی زین توی جیبش لرزید،وقتی درش آورد پیام دوراتا رو دید.

"داره بهت خوش میگذره؟شاید بخوای بدونی هانا داره به من کمک میکنه وسایلم رو جمع کنم.راستی من جزئیات قراره عاشقانت رو میدونم پس ازش لذت ببر.بوس دی."

Still my MAN [Zayn]Where stories live. Discover now