forty six

4.1K 612 2.2K
                                    

زی_این سوییچِ...

لی_la voitur noire

با لبخند عمیقی که روی لب هاش کشیده شده زمزمه میکنه و بلافاصله نگاه بهت زده ی زین بالا میاد

زی_‌چـ...چی؟

آب دهنشو قورت میده و ضربان بالا رفته ی قلبشو نادیده میگیره

زی_چی گفتی الان؟

نگاه منتظرشو به چهره ی خونسرد لیام میدوزه و نفسشو حبس میکنه

لی_سوییچی که تو دستاته سوییچ ال ویه بیبی

با طمأنینه توضیح میده و لبخند میزنه، و این نگاه زینه که طی چند ثانیه رنگ ناباوری به خودش میگیره

زی_دروغ میگی

بی هوا به حرف میاد و نفس بلندی میکشه تا ریه های خالی شده از هواشو پر کنه

لی_خودت میتونی بری ببینی

همزمان با اتمام جمله ش سوییچ ال وی رو از اون جعبه بیرون میاره و بین انگشت شست و اشاره ش نگهش میداره

لی_گذاشتمش تو پارکی...

قبل از اینکه بتونه جملشو کامل کنه سوییچ از دستش کشیده میشه و پسر کوچیکتر بدون توجه به پا برهنه بودنش به سمت پارکینگ پرواز میکنه

استرس عجیبی تمام تنشو پر کرده و قلبش با سرعت زیادی به قفسه ی سینه ش کوبیده میشه

یعنی واقعا...

در پارکینگو به عقب هل میده و طی صدم ثانیه سکوت سنگینی ذهنشو پر میکنه

جوری که حتی نفس کشیدن از یادش میره و تیله های روشنش دو دو میزنن

تا وقتی که دست لیام روی شونه ش قرار میگیره و اسمشو صدا میزنه

و همین کافیه تا از شوک خارج بشه و برای نجات دادن خودش از خفگی نفس بلندی بکشه

زی_این...

آب دهنشو قورت میده و نگاهشو به تیله های شکلاتی لیام میدوزه

زی_این خود ال ویه؟

لی_آره عزیزم

بلافاصله نگاه گیج و سرگردون زین به اون ماشین دوخته میشه و با دستپاچگی لب باز میکنه:

زی_این... یعنی من... اینو... تو... واقعا... اینو...

لی_زین

با صدای لیام به خودش میاد و لبخند مسخره ای روی لب هاش جا میده:

زی_این یه la voitur دیگه س آره؟

لی_این ماشین تک ساخته بیبی

"جوابی که باعث میشه آب دهن زین توی گلوش بپره و به سرفه بیوفته"

زی_ای وای

بین سرفه های خفه و کوتاهش به حرف میاد و کمی به سمت جلو خم میشه

Car Lover [Z.M]~[completed]Onde histórias criam vida. Descubra agora