Name•°uncle°•عمو | Completed
Genre•°romance•action•mystery•smut
Couple•°Vkook
Writer•°Silver°Sly
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
کیم تهیونگ، ملقب به وی، عموی ناتنی جئون جونگکوکه. بعد 13 سال، یه اتفاق اندوهبار اونا رو کنار...
در تعجب بود که آموزشش به جای سالن تمرین یا حتی اتاق کار او، در اتاق شخصیاش برگزار میشد.
وی برعکس سایر افراد کاریزماتیک که تم دارک را ترجیح میدهند، دیزاین اتاقش را مطابق رنگ مورد علاقهاش ترتیب داده بود. اتاقی زیبا و دلنشین که حس خوبی را به کسی که مهمان آن بود تزریق میکرد. جونگکوک اولین بار بود که اتاق شخصی عمویش را میدید و شدیدا به آنجا علاقهمند شده بود.
وی روی یکی از مبلهای طوسی درون اتاق نشسته بود. نگاهش به برادرزادهی کنجکاوش برخورد کرد. رضایت از اتاق را در چشمانش میدید. او دوست ندارد کسی از اتاقش حس بدی دریافت کند. بهرحال علایق و سلایق شخصی وی در دیزاین اتاق به کار رفته بودند. به مبل رو به رویش اشاره کرد. برادرزادهاش به آرامی به سمت مبل آمد و قبل نشستن، سرش را کمی برای احترام خم کرد.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
(اتاق وی، با ابعاد بزرگتر و وسایل بیشتر تصور کنید. روی همین دوتا مبل نشستن ولی یه دست مبلمان راحتی هم تو اتاق هست.)
+سلام عمو جونگکوک پس از نشستن، گفت.
_سلام. از آموزشای امروزت چخبر؟
+اوه عالی بودن. من همشونو دوست دارم. با اینکه برنامشون فشردهست، ولی برای من مهم نیست چون هدفم برام مهمتره.
_خوبه. بریم سراغ درس من. این خیلی مهمه که روی بدنت کنترل داشته باشی. تحت هیچ شرایط بحرانی یا معمولیای، کنترل بدنت رو از دست نمیدی. توی شرایط بحرانی باید مغزت فرمانروا باشه. توی شرایط معمولی هم خنثی بودن خیلی مهمه. بهرحال شرایط مختلفی هستن که سعی میکنم توش قرارت بدم تا یاد بگیری چه ریاکتی باید بدی. توی بدن، صورت حرف اولو میزنه. باید میمیک صورتت تحت سلطهی تو باشه. باید عادتش بدی در هر شرایطی استِیبل باقی بمونه. بیا با یه چیز ساده قابل درکش کنیم. فرض میکنیم من و تو برای اولین بار همو ملاقات کردیم. دشمن خونی هم هستیم. چطور با من مواجه میشی؟ میخوام نشون بدی چطور با من معاشرت میکنی. اول فیالبداهه میریم و بعد نکاتشو بهت میگم. دیدار و معاشرت با دشمنت از سادهترین چیزها و در عین حال از مهم ترینهاست. پس دقت کن. برای شروع هردو بلند میشیم و بعد بهطور نمایشی هم رو ملاقات میکنیم. ولی تو فکر کن واقعیه.