part•°17

3.6K 422 238
                                    

جیمین: به بابات گفتی نیروی ویژه بخواد؟

_بهش گفتم بگه برای تعقیب وزیر یون نیاز به نیروی ویژه‌ت داریم. الان ساکت شو ببینم ایستگاه پلیسو چیکار کنیم.

یونگی: خب ببین این زبون بسته چی میگه. مرض داری انقدر فکر می‌کنی؟

_بگو ببینم چه فکری توی سرته؟

هوسوک چرخی به چشمانش داد و شروع به صحبت کرد:
"بالاخره اجازه داد منم حرف بزنم! میگم من پودر بیهوشی دارم که باید اسپری کنیم. بعد اونا بیهوش میشن و تا به هوش بیان ما کارمونو می‌کنیم‌. حتی وقت نمی‌کنن گزارش بدن. خودمون هم از اون ماسک‌های شیمیایی می‌زنیم."

_چه داروییه؟ چقدر طول می‌کشه اثر کنه؟

"خودم چندتا داروی خواب‌آور رو ترکیب کردم و حاصلش پودریه که تقریبا توژ دو دقیقه همه رو می‌خوابونه."

جیمین: مراجعه‌کننده‌هایی که داخل هستن چی؟

_فقط قراره بیهوش شن، ولی آدمای جدید نباید بیان. سریع باید در رو ببندیم چون ممکنه یکی فرار کنه بیرون.

نامجون: با چی اسپری می‌کنیم؟

هوسوک: می‌تونیم یه کپسول آتش‌نشانی رو باهاش پر و بعد اون‌جا ازش استفاده کنیم.

جین: چجوری کپسول آتش‌نشانی رو ببریم توی ایستگاه پلیس؟

هوسوک: چندتا سایز متوسط می‌خریم و‌ می‌ذاریم توی کوله‌هامون. ماسکامون هم داخلش می‌ذاریم. فقط باید سرعت عمل داشته باشیم و سریع ماسکا رو بزنیم و بعد پودر رو با اون کپسولا پخش کنیم.

_چهار تا کپسول می‌خوایم. هفت تا ماسک شیمیایی. نامجون برای یونگی یه هویت فیک درست کن. کارت آتش‌نشانی هم می‌خواد. یونگ باید بری اون چیزایی که گفتمو بخری.

یونگی: هوف، خیله‌خب.

_رأس ساعت دو که تایم ناهارشونه وارد ایستگاه پلیس می‌شیم. همه اول ماسکای معمولی می‌زنیم. ولی وقتی رفتیم تو، سریع ماسکامونو با ماسکای شیمیایی عوض می‌کنیم. جین، یونگی، روبی و خودم باید اسپری کنیم. نامجون تو قبلش توی ون دوربینو از کار بنداز و بعد وقتی رفتیم داخل اطلاعات رو بگیر. جونگ‌کوک درو تو می‌بندی. هوسوک داخل ون بمون. تو راننده‌ای‌.

"این فکر من بود. اون‌وقت هنوزم راننده‌ام؟"

جین: من رانندگی می‌کنم. تو می‌تونی جای من باشی.
"اوکی، مرسی."

_خیله‌خب، بعد از اینکه اطلاعاتو به‌دست آوردیم دوباره سریع ماسکامونو با ماسکای معمولی عوض می‌کنیم و خارج می‌شیم. جین ماشینو نزدیک پارک کن که سریع سوار شیم. برمی‌گردیم هتل و بعد می‌ریم فرودگاه. متوجه‌ شدید؟

پاسخ همگی مثبت بود.

ساعت 11.45 دقیقه تجهیزات آماده بود و ساعت 13.45 دقیقه رو به روی ایستگاه پلیس مورد نظرشان بودند.

Uncle•°•°•°VkookWhere stories live. Discover now