📍 چهل و هشت : کنار اون بیشتر می‌خنده؟ 📍

979 438 202
                                    

(( نگرانی امونش نمی‌داد. بکهیون به شدت بهم ریخته بود و ییشینگ دلش میخواست هر چه زودتر به دوستش زنگ بزنه اما منتظر کیم یسونگ بود. کنجکاو بود که سلبریتی چه کاری باهاش داشت اما متعجب نبود. انگار همیشه می‌دونست که یه روزی به این مکالمه دعوت میشه. تنها چیزی که ازش مطمئن نبود، چیزی بود که قراره بشنوه.

بالاخره خواننده مشهور با عینک آفتابی و ماسک مشکی وارد اتاقک اختصاصی رستوران شد. برای اینکه کسی مزاحمشون نشه، بخش وی‌آی‌پی رو از قبل رزرو کرده بود.

کیم یسونگ ماسک و عینک آفتابیش رو در آورد و ییشبیگ با دیدن چهره‌ی بی‌آرایش و ساده‌ی سلبریتی جا خورد. اول از اینکه برای اولین‌بار سلبریتی رو بدون هیچ میک‌آپی می‌دید و بعد از اینکه مرد حتی بدون میک‌آپ چهره‌ی درخشان و زیبایی داشت، سورپرایز شده بود. با اینکه میک‌آپ‌های خواننده بسیار جذاب و چشم‌گیر بودن ولی ییشینگ واقعا از چهره‌ی طبیعی مرد به شوق اومده بود. دوباره یاد دوستش افتاد و اینکه کاش اینجا بود تا این حالت از صورت خواننده‌ی محبوبش رو هم می‌دید. شاید کمی ذوق می‌کرد. البته این روزها حال بکهیون اصلا جالب نبود. شاید هیچ‌چیزی اندازه‌ی اون پسر قدبلند با چشم‌ها و گوش‌های درشت نمی‌تونست سر ذوقش بیاره‌.

_چیزی توی صورتمه؟

سلبریتی با لبخند ملیحی ازش پرسید.

_نه.

ییشینگ بخاطر لحن بامزه‌ی سلبریتی خنده‌ی کوچیکی کرد و گفت:

_داشتم به بکهیون فکر می‌کردم. اگر اینجا بود حتما بخاطر چهره‌ی بدون گریم شما کلی ذوق می‌کرد‌.

به خوبی می‌تونست برق چشم‌های خواننده و لبخندی واقعی که باعث ایجاد چال کنار لبش شد رو ببینه.

_باعث دلگرمیه... یه جورایی امروز منم به بکهیون دارم فکر می‌کنم.

ییشینگ کمی جدی‌تر نشست و سراپا گوش شد.

_و چانیول دلیل اصلی‌تریه که بخاطرش اینجام.

بالاخره غذاها روی میز چیده شد و سلبریتی و رییس جانگ دوباره توی اتاقک وی‌آی‌پی با همدیگه تنها شدن. یسونگ با دست به ییشینگ اشاره کرد که شروع کنه و خودش به آرامی و همزمان با کشیدن غذا برای خودش شروع به صحبت کرد.

_ببخشید که میخوام بدون هیچ مقدمه‌ای برم سر اصل مطلب.

_خواهش می‌کنم. منم اینجوری راحت‌ترم.

یسونگ سرش رو تکون و ادامه داد:

_ نمی‌دونم چی میتونه باعث بشه که یه نفر بتونه از پارک چانیول دل بکنه...

این جمله برای رییس جانگ سنگین بود ولی باید تمرکز خودش رو حفظ می‌کرد‌.

_همینطور نمی‌دونم چطوری چانیول و دوست‌پسر سابق یا شاید هم مجدد شما از هم دیگه جدا شدن.

Sew Me LoveWhere stories live. Discover now