-ما قراره اینجا تاز عنکبوت ببندیم نه?
لویی درحالی که لپش روی کوسن له شده بود و چشم هاش از زور کسالت خمار شده بود پرسید و هری بالاخره راضی شد و دست از بالا و پایین کردن شبکه ها برداشت و تلویزیون رو خاموش کرد.
-ما گروگانیم لویی… در واقع!
-خب که چـــی? نمیتونیم خودمونو سرگرم کنیم?
-پیشنهادی داری?
هری پرسید و از گوشه ی چشم لویی رو که بیشتر وا رفت رو تماشا کرد.
-نوچ!
هری شونه ای بالا انداخت و سکوت چند ثانیه ای خونه رو در بر گرفت.
-بخوابیم?
هری همراه خمیازه ی بزرگش که نه تنها از روی خستگی نبود بلکه کاملا برعکس بود گفت و لویی با حرکت دادن سرش تنها پیشنهاد عملی رو تایید کرد و بعد زوی مبلی که نشسته بود خودش رو ولو کرد و صورتش رو توی کوسن فرو برد درحالی که بقیه ی بدنش مثل خط کش صاف بود روی سینه اش خوابید.
-تو برو تو اتاق… چک کردم یه اتاق خواب بیشتر نداره
لویی درحالی که صداش توی کوسن خفه شده بود گفت قبل از اینکه پشت یقه اش کشیده بشه.
-پاشو خودتو لوس نکن… تخت این بچه پولدار برا جفتمون جا داره… نگرانم نباش یه چیزی تو شلوارته که نذاره بهت تجاوز کنم
هری با خنده گفت و لویی که از شر دست پشت یقه اش راحت شده بود و نشسته بود کوسنش رو سمت هری پرت کرد و دلش خنک شد وقتی اون دقیقا روی صورت هری فرود اومد .
-وحشی!
هری غر زد و موهاش رو از توی صورتش فوت کرد.
-قبلش من میرم حموم
-من میخواستم برم!
-فعلا که من دارم میرم
لویی درحالی که عقب عقب به سمت اتاق میرفت گفت قبل از این که پاشنه ی پاش به نیم پله ی جلوی اتاق گیر کنه و با باسنش روی زمین فرود بیاد و داداش بلند بشه.
-هی اول بذار زخمای صورتت خوب بشه بعد بقیه اتو نابود کن!
هری غر زد چون با اون صدایی که بلند شده بود اطمینان داشت که یه کبودی بد تو راهه و دلش برای لویی سوخته بود،چیزی شبیه غرغر مادرا وقتی زمین میخوری!
به سمتش رفت و دستش رو به طرفش دراز کرد و کمکش کرد بایسته ،لویی دستش رو روی باسنش گذاشت و درحالی که میلنگید و به سمت اتاق میگرفت انگشت اشاره اش رو به طرف هری تکون داد.
-هنوزم من اول میرم حموم!
-وحشی پر رو!
هری صفت بعدی رو هم با خنده اضافه کرد و سرش رو به تایید تکون داد و مسیر رفته رو به سمت اشپزخونه برگشت تا حداقل وقتش رو با اب خوردن و دید زدن خونه برای بار هزارم پر کنه .
YOU ARE READING
Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
FanfictionHighest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!