موزیک ملایمی در حاله پخش بود
بوی شیرینی تازه کل مغازه کیوت و کوچیک رو برداشته بودمغازه با برچسب های هلو گرامی و عروسک ها و توپک های کوچیکی که از سقف آویزون بود تزیین شده بود
یه میز و چهار تا صندلی کوچیک توی مغازه بود ، شیشه جلوی مغازه یه ویترین فوق العاده کیوت داشت
فلز بالایی ویترین با رنگ های پاستلی و پرچسب های یونیکورن و بستنی و کاپ کیک پوشیده شده بود
توی ویترین کاپ کیک هایی شکلاتی و وانیلی به طرح یونیکورن و تدی مرتب چیده شده بودن
علاوه بر اون کیک های تولدی که به شکل پروانه ، قلب و پرنسس در آورده شده بودن
درست شیشه دیگه مغازه کنار ویترین کاپ کیک ها شیرینی های محلی کره ای قرار داشتن که به مناسب تریم و زیبا ترین شکل غالب زده شده بودن
مغازه دنج و کیوتی بود چرا که صاحبان با سلیقه و کیوتی داشت
هوسوک: اینم کاپ کیک های تازه
ته: طرح چی باید بزنم ؟
هوسوک: تدی
امگا لبخندی زد و مشغول شد ، قیف رو از خامه پر کرد
روی کاپ کیک تپه ای شبیه به سر تدی درست کردبا شکلات گرد دو گوش تدی رو گذاشت و ریز ترین سر قیف براش خط پوزه و چشم کشید
ته: خمیر موچی رو دیشب آماده کردم سوکی
هوسوک: دیدم عزیزم دارم میوه های داخلش رو خورد می کنم
نامجون: کمک نمی خواین ؟
با شنیدن صدای نامجون دست از کارشون کشیدن و به سمت بغل بازش هجوم بردن
نامجون بغل شون کرد و بوسه ای روی موهای خوش بو شون گذاشت
نامجون: خسته نباشین
ته: ممنونم هیونگ
دوباره سره کار شون برگشتن ، نامجون لبخند غمگینی زد
تهیونگ برادر امگاش بود و هوسوک دونسنگ امگاش
دوست داشت اون دو نفر رو زیر بال و پر خودش بگیرهاما هر بار به در بسته خورد ، حتی جین هم نتونسته بود اون دو تا لجباز رو راضی کنه
ته: هیونگ اون جوری نگاهمون نکن
هوسوک: هیونگگگ
نامجون: نمی دونم چرا مخالفت می کنید
هوسوک: هیونگ این طوری راحت تریم
نامجون آهی از سر تاسف و ناتوانیش توی این یک مورد کشید
نامجون: اومدم چندتا کاپ کیک تدی برای جینی ببرم
YOU ARE READING
MY GODDESS [Kookv]
Short Storyنام: الهه من 💫 و آلفا زیر ساحل شب زیر نگاه های خیره ستاره ها خودش رو مهمون سرخی لب های الهه اش کرد کاپل: کوکوی ، سپ وضعیت در حاله آپ ژانر: امگاورس ، ددی ، بیبی ، کمی خشن ، کمی اکشن ، بدون انگست ، امپرگ یه داستان آروم و عاشقانه