( کشتی تفریحی جونگکوک )( ویلای جونگکوک )
امگا روی بالا ترین تقطه کشتی تفریحی ایستاده بود و خیره به دریای تیره رنگ شب لبخند میزد
امروز به پیشنهاد آلفا تصمیم گرفتن روی آب برن و بماند که امگا چقدر از این پیشنهاد استقبال کرد
و حالا اونا توی کشتی تفریحی متعلق به آلفا روی آب بودندستی دور شکم نرمش حلقه شد و اون رو از میله کشتی جدا کرد
با تعجب به صورت اخمالوی آلفا نگاه کرد
ته: چرا اخم کردی آلفا؟
کوک: چرا اینقدر رفتی نزدیک ؟ نمی گی میوفتی من بیچاره میشم ، هان ؟
امگا خندید و کامل توی بغل آلفا چرخید ، آلفا لبخندش رو بوسید
کوک: گرچه من همین الانم بیچاره شدم عسل کوچولو
و به لبخند شیرین امگاش خیره شد ، امگا نگاه شیفته آلفا رو روی لبخندش دید و باعث شد لبخندش عمیق تر بشه
سرش رو جلو ببره و برای اولین بار اون لب های آلفا رو ببوسه
الفا قطعا بوسه ای که امگاش پیش قدمش شده رو از دست نمیداد پس دستش رو پشت گردن امگا برد و با تمام وجودش بوسه رو ادامه داد
دست های امگا روی سینه سفتش قرار گرفت و اونم مثل آلفا همکاری کرد
لب های تشنه اشون روی هم دیگه می لغزید و بجای اینکه عطش شون رو رفع کنه بیشتر و بیشترش می کرد
ESTÀS LLEGINT
MY GODDESS [Kookv]
Relat curtنام: الهه من 💫 و آلفا زیر ساحل شب زیر نگاه های خیره ستاره ها خودش رو مهمون سرخی لب های الهه اش کرد کاپل: کوکوی ، سپ وضعیت در حاله آپ ژانر: امگاورس ، ددی ، بیبی ، کمی خشن ، کمی اکشن ، بدون انگست ، امپرگ یه داستان آروم و عاشقانه