21

2.2K 269 8
                                    

امگا در حالی که تنها یه تی شرت بلند و اور سایز  و باکسر همرنگی رو پوشیده بود بیرون اومد

کنار آلفا روی تخت به شکن دراز کشید ، نگاهی به الفاش که در حال چرت زدن بود کرد

لبخندی زد ، امروز بعد از قایق سواری و روندن جت اسکی و بعدش هم رفتن به باغ وحش آفریقا الفاش واقعا خسته شده بود

اما امگا هنوز هم انرژی داشت ، گوشیش رو برداشت تا دنبال جایی برای شب بگرده

خیلی دلش می خواست یه بار خوب پیدا کنه و علاوه بر مست کردن یکمم که شده برقصه

توی گوشیش شروع به گشتن کرد و همزمان رایحه ملایم عسلش رو برای آلفا پخش کرد

بعد از سرچ کردن توی اینترنت و چند دقیقه گشتن لب هاش آویزون شد

بارها یا اونقدر شیک بودن که بدرد رقصیدن و مست کردن نمی خوردن یا اونقدر دره پیت بودن که بدرد نمی خوردن

ته: این چه وضعشه خووووو

لبای سرخش رو جلو داد و اخم کرد ، خیره به گوشیش بود که دست های بزرگ آلفا اونو روی بدنش کشید

کوک: بیبی من چرا اخمالوعه؟

امگا دست هاش رو بهم گره زد و گونه اش رو روشون گذاشت

ته: کوکی من دلم می خواد برم بار

کوک: خب ؟

ته: خب نداره یا اونقدر خوشگل و باکلاسن که نمیشه کاری کرد یا اونقدر کثیف و بدن که نمیشه رفت

آلفا بم خندید و امگاش رو بالاتر کشید ، اول یه بوسه از لب های غنچه ای امگا گرفت

کوک: دلت می خواد مست کنی و برقصی امگا کوچولو؟

ته: اوهوم میشه آلفا ؟

اصلا یه لحظه به اجازه جونگکوک فکر نکرده بود

کوک: چرا نشه الهه کوچولو

ته: یعنی مشکلی نداره از نظر تو ؟

کوک: تهیونگ یادته تو قرار اول چی گفتم ؟

ته: اوهوم یادمه گفتی هرکس بخواد بمونه می مونه

کوک: آفرین قشنگم بعدشم قرار نیست چون ازدواج کردی تا این حد محدود بشی یعنی نمی خوام بگم ازدواج محدودیت نداره اما تا این حدشم زیادیه

امگا با لبخند قشنگش سینه الفا رو بوسید ، درست همون جایی که قلب آلفا بود

کوک: اینقدر دلبری می کنی آخرش منو آواره می کنی

ته: نکه الان نیستی ؟

امگا با ناز پشت چشمی نازک کرد ک باعث شد آلفا جاشون رو عوض کنه و با ولع بوسه سختی از لب های امگا بگیره

کوک: خوبه میدونی و هر لحظه بیشتر دل من بیچاره رو می بری

امگا خندید و دست هاش رو دور گردن آلفا حلقه کرد ، بینیش رو به بینی آلفا مالیدو باعث خنده آلفا شد

MY GODDESS [Kookv]Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum