17

2.8K 323 20
                                    

همراه با بیدار شدن خورشید صدای ساز ها و آواز های محلی آفریقا هم بیدار شدن

هر دو دست به دست هم دادن و تنیجه اش شد بیدار شدن آلفا و امگای که درون تخت به هم پیچیده شده بودن

امگا کاملا توی بغل الفاش گم شده بود و بازو های بزرگ آلفا اونو زندانی کرده بود

ته: کوکی بیداری ؟

امگا در حالی که هنوز چشم هاشم باز نکرده بود پرسید ، آلفا محکم تر همسرش رو بغل کرد تا مبادا فکر بیرون اومدن از بغلش به سرش بزنه

کوک: بیدارم زندگیم ولی هنوز می خوام بخوابم

ته: نه دیگه بسه بیدار بشیم

هر دو در حالی که دل شون نمی خواست از خواب دل بکنن و چشم ها شون رو باز کنند با هن حرف میزدن

چند دقیقه به سکوت گذشت تا اینکه امگا تسلیم شد و چشم های قهوه ایش رو باز کرد

توی بغل آلفا چرخید و خودش رو کش داد اما این کارش مصادف شد با درد کم حفره اش ، دردش اونقدر زیاد نبود پس امگا زیاد درگیرش نشد

به سمت صورت آلفا چرخید ، آلفا آروم تر از هر بچه ای کخ به خواب میره خوابیده بود

اونقدر خوابش آروم بود که امگا دلش نیومد بیدارش کنه

توی بغل آلفا چرخید و از روی میز بغل تخت گوشیش رو برداشت

آنلاین که شد موج پیام ها از طرف هوسوک و جین براش اومد

آروم خندید و پیام های هوسوک رو باز کرد

_ چت _

هوسوکی: هی تهیونگی خوبی ؟

هوسوکی: حالت خوبه ؟ همه چیز رو به راهه ؟

هوسوکی: خیلی مراقب خودت باش ، از خودت مراقبت کن و خوب غذا بخور میاید ضعیف بشی ^^

هوسوکی: بابای ^^


جواب هوسوک رو داد و سراغ پیام های جینی هیونگش رفت ، اونم پیام های مشابه پیام های هوسوک داه بود جواب هیونگش رو هم داد

کوک: با کی چت می کنی عمر جونگکوک

آلفا با صدای دو رگه از خوابش پرسید و بوسه خیسی روی شونه امیدش گذاشت

ته: صبح بخیر جونگکوکی

به سمت آلفا برگشت و لب های صورتی آلفا رو آرون بوسید

آلفا اجازه جدا شدن به امگاش رو نداد و بوسه رو کمی طولانی کرد

امگا همزنان با بوسیدن لب های آلفا سینه لختش رو تا وقتی که بوسه تموم بشه نوازش کرد

آلفا بوسه رو قطع کرد تا امگا اذیت نشه و طبق عادتی که پیدا کرده بود پیشونی بلند امگا رو بوسید

MY GODDESS [Kookv]Where stories live. Discover now