لورد

518 163 260
                                    


از ووت‌ها اصلا راضی نیستم. این آخرین چپتره و اگر میزان استقبال مثل قبل باشه آپ داستان متوقف و حذف میشه. وقتی دوستش ندارید فکر میکنم ادامه دادنش منطقی نیست‌.😔💔

پس اگر دوستش دارید و میخواید ادامه داشته باشه ووت و نظر رو فراموش نکنید.

************************

با اخمی باز نشدنی به چهره‌ی مرد خیره شده بود. دلش به هم میپیچید و بوی نم اتاق به حال بدش دامن میزد. فکش از فشار‌ و چفت شدگی‌های زیاد به درد افتاده بود و باعث میشد میزان نفرت جاری شده در وجودش از اون مرد، بیشتر از قبل بشه.

با لحنی که انزجارش رو فریاد میزد گفت:
_ نفرت انگیز‌تر از قبل شده. گمونم باید از مسئول این اتفاق ممنون باشیم.

چشمی چرخوند و نگاهش رو گرفت. ظاهر کریه لورد حتی از قبل هم کریه‌تر شده بود و این حالش رو بهم میزد. پشت به سهون  نفسش‌ رو بی‌صدا بیرون فوت کرد و دست‌هاش رو داخل جیب کتش فرستاد. اونقدر سریع از خونه بیرون زده بود که وقتی برای انتخاب لباس نداشت. اولین کتی که داخل کمد دید رو بیرون کشید و الان راضی از انتخابش دوطرف کت رو بیشتر به خودش نزدیک‌‌ میکرد. کت چانیول رو برداشته بود و تنها چیزی که باعث میشد دیوونه نشه عطر اون مرد بود که با هر نفس، وارد ریه‌هاش میشد.

+ امروز‌ متوجه‌اش شدیم. نمیدونم کی این اتفاق افتاده ولی امروز فهمیدیم دوربین‌های عمارت چند وقتی هست که شب‌ها از کار میوفته. درواقع... یکی خاموششون میکنه.
بدون اینکه فرصتی بده پرسید:
_ کی؟

نگاهی از روی شونه به سهون انداخت و جوابی نگرفت.

_ کی اینکار رو میکنه؟

+ نمیدونیم.

با جواب ناخوشایند سهون اخمش غلیظ‌تر شد.

_ نمیدونین؟ پس کی میدونه؟

به سمتش برگشت و نگاه جدی‌اش باعث شد مرد مقابلش کمی معذب بشه.

_ کی میدونه سهون؟

+ نمیدونم. کمی این چند وقت سرم شلوغ بود و نتونستم به خیلی مسائل رسیدگی کنم ولی دنبالشم. به زودی پیداش میکنم و مطمئن باش نمیذارم به راحتی ازش فرار کنه.

بک جوابی نداد. دوباره فکش چفت و دست‌هاش داخل جیب کت مشت شد. تمام نفرتش رو در نگاهش گذاشت و روانه‌ی مرد روی تخت کرد. لورد مثل همیشه بیهوش و بیخبر از مکالمه‌ایی که در جریانه، در عالم دیگه‌ایی سیر میکرد‌.

_ ممکن بود کارشو تموم کنن.

صداش آروم و زمزمه مانند بود اما سهون میتونست به وضوح متوجه منظورش بشه.

_ ممکن بود به دست یکی بجز من بمیره.

و دوباره نگاهش رو به سهون داد.

 Agreed Where stories live. Discover now