Lost In Your Eyes

پیش گفتار و آشنایی با کاراکتر ها

اطلاعاتی که برای خوندن فیک لازمه بهتون بدم:

کاراکتر ها بجز چانبکمون:

*

تصویر بالای پارت بعد*

بیون جیوون
پنجاه و هفت ساله
پدر بکهیون
نویسنده و تاجر
نترسین ازش خب؟😂

کیم چه وون
سی و پنج ساله
دایه ی بیون بکهیون که از بچگیش بزرگش کرده.
کیم چه وون با مادر بک بزرگ شده بوده.

*واقعا عکسا رو اد کردم به دو روش موجود ولی رو استوری اپلود نشد منم که کم تحمل پارت بعد همون بالا گذاشتمشون حالا شما به بزرگی خود بخشیده برای زحمات این نویسنده ی پرمشغله دست بزنید کوچیکتون تینا*

حالا در مورد چیزایی که حس کردم ممکنه براتون سوال بشه

بیاین یکم بریم به سال 1946 خب؟

سال 1946 دقیقا بعد از پایان جنگ جهانی دومه و کره حدودا یک ساله که از استعمار ژاپن دراومده. گروه عمده ای از مردم کره به شدت از ژاپنیا متنفر بودن اگه وسط کار توهین دیدین جبهه نگیرین. من دقیقا یه عشق ژاپنم اوکی؟

خانواده بیون جد اندر جد تاجر بودن و زمین و ملک زیاد دارن حالا این وسط بیون جیوون(پدر بکهیون) شیفته ی کتاب میشه خصوصا کتابای ژاپنی و یه عالم هزینه پای خرید و انبار کردن کتاباش میکنه.

توی کاراکتر ها همه بجز کیم چه وون دایه ی بکهیون که همچنان هانبوک میپوشه ظاهرشون از رو مد اون دوره س.

خونه ی ارباب بیون توی سالهای استعمار ساخته شده و ترکیبی از هانوک(خونه ی کره ای) و خونه های ژاپنیه! ساختمون اصلی سراسر دورش ایوان داره و تموم اتاق ها به ایوان و اتاق اصلی باز میشن به جز کتابخونه و اتاق کار بیون جیوون.
انبار و حمام توی انتهایی ترین قسمت حیاطن. انبار برای اینکه چیزای توش نم نگیرن و جک و جونور نیوفته توشون سکوی سنگی نداره و روی ستون های چوبی علمه. حدودا یک متری از زمین فاصله داره. *مکان مورد علاقم تو کل خونه شون*

یادتون باشه کره تو این تاریخی که ما بهش میپردازیم تو بل بشو و سروصدا بوده ولی نگران نباشین ما قراره بچِپیم تو عمارت بیون ها و خوش بگذرونیم*^*

خب حالا وقتشه برین رو استوری که بفهمین علت اینایی که گفتم چیه^^
امیدوارم ازش لذت ببرین...

Swip up sweeties⬇️