Part: 45/70
Words: 3k
Music: Demons by Jacob Lee
Vote: 80
CM: -●●●
" اما... اما باید راهی وجود داشته باشه که بتونیم جلوشو بگیریم، نه؟ نمیشه دست روی دست بذاریم تا شکافی که ازش حرف میزنی بدتر بشه! باید یه کاری کنی... تو گفتی خدای طبیعت قدرتهایی بهت داده! باید بتونی این شکافو درمان کنی... مگه نه؟ مگه نه سئوکجین؟ "
" آروم بگیر شاهزاده- "
" باید اول مطمئنم کنی تا بتونم آروم بشم، بگو که میتونی درستش کنی، بگو که میتونی برش گردونی... "
سئوکجین به پشت سر چرخید و هر دو دستش رو رویشونههای نحیف جیمین گذاشت. وادارش کرد آروم و قرار بگیره و کمتر بلرزه. کمی به جلو خم شد و صاف توی چشمهای وحشتزدهش زُل زد.
" اگه محو شدن تصمیمی باشه که روح تهیونگ گرفته، نه من و نه حتی تو، نمیتونیم چیزی رو تغییر بدیم. "
" نه... "
دید که لبهای درشت جیمین شروع به لرزیدن کردن. سرش رو به دو طرف تکون داد و حرفهای سئوکجین رو رد کنه.
" تهیونگ باید زنده بمونه! نمیخوام بازم دست روی دست بذارم تا یکی دیگه رو از دست بدم... اول مادرم، بعد جونگکوک و حالا باید شاهد باشم چطور تهیونگ داره نابود میشه. دیگه نمیتونم تحمل کنم... حالم از خودم و ضعفی که دارم بهم میخوره! "
جین شونههاش رو بین انگشت فشرد و خواست چیزی بگه اما پایین افتادن دو اشک با فاصلهی کم از چشمهای جیمین، زبونش رو از کار انداختن. شاهزاده بیقرار شده بود و برای کنار زدن اشکهاش تندتند پلک میزد.
" میدونم که منو دشمن خودش میدونه و میل داره خونمو بریزه. هنوز نمیدونم داستانِ گذشتهمون چی بوده اما شکی نیست قتل عامِ مردم و خاندانش یه جنایتِ وحشیانه بوده! اجداد من بهش بد کردن و این خشم، این نفرت عجیبی که از روز اول نسبت بهم داشته به گذشته برمیگرده. "
" شاهزاد- "
" نمیخوام به یه نفرتِ کهنه از سالهای دور اجازه بدم ازم یه هیولا بسازه سئوکجین. اون تهیونگه، برادرِ جونگکوک! باید راهی باشه که بتونیم نجاتش بدیم، مگه نه؟ "
سکوتِ سئوکجین تنها گریهی پسرِ زال رو تشدید کرد. صداش رو بالا برد و با صورتی مچاله و قرمز، داد زد:
" بگو که راهی هست! نمیخوام تهیونگ بمیره! "
" آروم بگیر... " لحظهی بعد کسی بدن جیمین رو به جلو کشید و درونِ گرمای آغوشی فرو رفت. بازوهای سئوکجین دور بدنش پیچیدن و شاهزادهی آشفتهحال رو بغل گرفت.
جیمین چشم فرو بست اما با این حال قطراتِ شورِ اشک از شکاف پلکش روی لباس سئوکجین سقوط میکردن.
![](https://img.wattpad.com/cover/265770073-288-k876116.jpg)
YOU ARE READING
TheHeart فصل دوم با کاپل کوکمین به زودی
Historical Fictionنیمهی روح اون پسر، یک ببر بود! . . . . ژانر: تاریخی|افسانهای|معمایی|رمنس|اسمات با الهام از سریال زیبای The Untamed و Dark و همچنین، رمان مشهور The Husky and his white cat Shizun تکمیلشده✓ به قلم بلکاستار موزهی داستان که شامل موسیقی و فنارتها...