part7

1.5K 329 40
                                    

هر سه نفرشون توی فکرای خودشون بودن و هر کدوم خیره به یه گوشه از میز با اومدن گارسون که سفارشاتشون رو اورده بود از فکر دراومدن

بعد از اینکه گارسون رفت گائون روبه ماریای ساکت که اصلا بهش نمیخورد ساکت باشه گفت

_تو خبر نداشتی که قراره دادگاه پخش زنده رو دوباره شروع کنه؟

ماریا کمی از قهوه اش خورد و سری به معنای نه تکون داد و بعد از کمی مکث گفت

_خب پس دیدید که قاضی جئون قراره نیومده یکی از رقباشونو بکشونه دادگاه؟!

*فلش بک
جین جو و گائون هردو پشت میزشون نشستن و ایمیل هاشون رو باز کردن تا اولین پرونده رو بخونن بعد از خوندن چند خط اول هردو با قیافه های هنگ برگشتن سمت همدیگه

جئون ته جین یکی از شرکت های بزرگ تولید مواد بهداشتی به اسم دالیا رو کشونده بود به دادگاه با دلیل اینکه میگفت چندتا از افرادی که تو اونجا کار می‌کردن از اونجا اومدن بیرون و گفتن که اونا برای آزمایش مواد بهداشتیشون از حیوانات زنده استفاده میکنن

گائون تصمیم گرفت با ماریا تماس بگیره و بگه برای ناهار هرسه باهم برن یه کافی شاپ تا راجب این موضوع صحبت کنن
*پایان فلش بک

گائون بعد از اینکه از غذاش یکم خورد گفت

_خب حالا قراره چی کنیم؟ قراره به سازش برقصیم؟

ماریا نفس عمیقی کشید و گفت

_شما قراره کارای عادیه یه قاضی رو انجام بدین یعنی تحقیق کنین راجب پرونده و هرچیزی که به نظرتون میرسه رو یادداشت کنین فرقی هم نمیکنه که رئیستون کانگ یوهان باشه یا جئون ته جین اوکی؟ اصلا شاید حق باهاشون باشه و این شرکت داره غیرقانونی عمل میکنه

جین جو و گائون سری به معنای تایید تکون دادن که ماریا ادامه داد

_ من از یکی از بچهای توی اداره امون پرسیدم میگفت رئیس قبلی شرکت‌های جئون یه ماهی هست که مرده الان دخترش شده رئیس گرچه میگن این رئیس قبلیه مریض بوده و خب چند وقتی هست که دخترش یعنی جئون سویون رئیس شده

اخرین قطره قهوه اش رو هم نوشید و ادامه داد

_میگفت اونقدر کله گنده است که تاحالا برای بزرگترین اتفاقا و شکایت هایی که ازش شده حتی تا اداره پلیس نیومده و همیشه یا منشی شخصیش و یا وکیلش اومده که خب بنظر من بیشتر خود بزرگ بینه

بعد نیشخند ترسناکی زد و گفت

_البته من ماریام کم کسی نیستم که ، من دختره...

و یهو تازه یادش افتاد و حرفش رو خورد که خب جین جو و گائون متوجهش نشدن

گائون نگران نگاهش کرد و گفت

_ماریا احمق بازی درنیاری و خودتو با این آدما درگیر کنی یه موقع بلایی سرت بیارن

ماریا نگاه بیخیالی انداخت و گفت

_اوه کامان من از اینا کله گنده ترشو دیدم نگران نباش

گائون پوفی کشید و بدون اینکه متوجه موقعیت باشه گفت

_این کله خر بازیات دقیقا عین یوهانه هرکاری میگفتم نکن بدتر انجام میداد

و تازه انگار فهمید چی گفته
ماریا نگاهی بهش انداخت و با نگاه بدی روبه گائون گفت

_بعید میدونم کانگ یوهان کاری رو بدون فکر قبلی انجام میداده شاید اونی که کله خر بازی درمیاورده تو بودی هان؟

جین جو و گائون متعجب از لحن ماریا که برعکس همیشه کاملا جدی و کمی هم عصبی بود نگاهش کردن که گوشیش زنگ خورد ماریا عادی نگاهی به گوشیش کرد

دید کلمه hot ajusshi روش خودنمایی میکنه سریع گوشیش رو برداشت و از جاش بلند شد و گفت

_اوکی میرم به کارام برسم امروز مهمون ویژه ای دارم بعدا میبینمتون

و تا نزدیکی میز رفت و دوباره برگشت سمت اون دوتا و گفت

_درضمن قضات عزیز کاری رو بدون اطلاع من انجام ندین که جدی سرتونو قطع میکنم

اما گائون و جین جو جفتشون اون اسم رو دیدن ولی جین جو اهمیت خاصی نداد اما گائون همچنان داشت به شک و شبهه هاش اضافه میشد

بعد از خداحافظی از جین جو و گائون گوشیش رو جواب داد

_بله؟

_....

_همه چیز خوبه نگران نباش حواسم بهش هست

_....

_یاااا میگم حواسم بهش هست دیگه

_....

_خیالت راحت حواسم به کیم گائون هست دیگه مگر اینکه خودش احمق بازی دربیاره که اون دست من نیست میفهمی که؟!

_.....

_خیلی خب خیلی خب بابا اصن تا توی رختخوابشم میرم که حواسم بهش باشه خوبه؟

_....

_آیییش چرا داد میزنی باشه بابا شوخی کردم حواسم بهش هست حالا لطفا برو به کارات برس چون من کار دارم فعلا

و بعد راه افتاد سمت اداره امروز روز جالبی میشد میخواست قیافه‌ی جئون سویون رو درحالی که برای یه سری سوال احمقانه کشوندش اداره رو ببینه پیش خودش گفت
"جدی مرض داشتن تو خونمه"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سلاااااام چطورین گایز؟🤗

میخوام از کسایی که حمایت میکنن و وت و نظر میدن تشکر میکنم خیلی زیاد عاشقتونم😍

منتظر نظرات قشنگتون هستم 🥰😘

قاضی شیطانی the devil judge 2Where stories live. Discover now