دیشب تا صبح حتی یه لحظه ام نتونسته بود بخوابه کل شب حرفای ماریا توی ذهنش تکرار میشد
"تو نکشتیش ... بهت اینجوری گفتن ، مادرت رو کشتن و تورو مقصر نشون دادن"
اگر اینی که میگفت درست باشه ، خودش گردن تهجین رو خورد میکرد
اون مرتیکه تمام این سالها گفته بود که مقصر مرگ مادرش خود سویونه ولی خب ازش حمایت کرده و به کسی چیزی نگفتن تا سویون مجازات نشه
ولی توی تمام این سالها سویون از هرکسی بیشتر مجازات شد اونم با کابوسها و توهماتشبا صدای در زدن از توی فکر دراومد کلافه گفت
_بله؟
_خانم عموتون اومدن ، بیان داخل؟
سویون سرشو به معنی تایید تکون داد که همون لحظه تهجین وارد اتاق شد در رو بست و اومد روبروی میز سویون و گفت
_خب ؟ شیری یا روباه ؟
سویون نگاهشو اورد بالا و خنثی نگاهش کرد و گفت
_موشیم موش
تهجین متعجب نگاهش کرد که سویون درحالی که از روی صندلیش بلند میشد گفت
_دختره توی ارتش آمریکا آموزش دیده کل افراد منو یه تنه حریفه ، در برابرش هیچکسی شیر نیست
تهجین عصبی دستاشو مشت کرد و کوبید روی میز و گفت
_نفهمیدی نقطه ضعفش چیه تا با اون بتونی بگیریش
سویون توی ذهنش مرور کرد که ماریا نسبت به بسته شدن چشماش با پارچه حساسه ولی خب در حال حاضر قطعا قرار نبود چیزی به تهجین بگه
_نه نفهمیدم ، ولی ...
تهجین کلافه نگاهش کرد که سویون در لحظه تصمیم گرفت و گفت
_چندتا از افراد مورد اعتمادم رو فرستادم خونه اش و ...
فلش کوچیکی رو از توی جیبش دراورد و روبه تهجین گفت
_اینو اوردن برام گفتن یه جایی قایمش کرده بوده
منم چک کردم و دیدم که چیزایی که گفتی توش هستتهجین در لحظه مودش عوض شد و با خنده گفت
_حدس میزدم ، برادرزاده من عمرا در برابر کسی موش باشه
سویون پوزخندی زد و رفت سمت شومینه و فلش رو پرت کرد توش و گفت
_قضیه حل شده دیگه نه؟
تهجین لبخندی زد و گفت
_کاملا حل شد
سویون اشاره کرد بهش تا بشینه بعد گفت
_خب حالا قراره چی کنی؟
_پرونده بعدی پروندهی دکتر هان هستش
سویون از شنیدن اسم دکتر پدرش تعجب کرد و گفت
_دکتر هان؟ چرا؟
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...