با صدای باز شدن در خونه هر سه سرشون رو بالا اوردن ، گائون با هول بلند شد و سمت ماریا رفت
_چیشد؟
ماریا نفس عمیقی کشید و گفت
_فعلا با تهجین حرف زدم ، اگر آدم بشه و کاری که خواستم رو انجام بده که حله و اگر انجام نده ...
مکثی کرد که الیا با شک نگاهش کرد و پرسید
_چی تو ذهنته؟
ماریا نگاهی بهش کرد و با نیشخند گفت
_چیزای خوب
گائون دستی به صورتش کشید و درحالیکه تکیه اش رو به میز یوهان میداد گفت
_تا کی بهش مهلت دادی؟
_احتمال میدم تا فردا تصمیمشو بگیره ، پس تا فردا صبر میکنیم
نگاهی به چهره های آشفتهاشون انداخت و با آرامش گفت
_ نگران نباشید .. گرچه من خودم اونی بودم که صبح با همه درحال دعوا بودم ولی الان یه جورایی خیالم راحته پس تا من هستم نگران نباشید
گائون لبخندی بهش زد و با لحن آرومی گفت
_یوهان واقعا خوشبخته که تو دخترشی
ماریا رفت سمتش با لبخند بزرگی و با شیطنت گفت
_هی مامان خونه .. من دختر توام هستما
گائون لبخندش بیشتر شد بعد از چند ثانیه آروم گفت
_میرم یه چیزی درست کنم براتون که بخورید حداقل یکم انرژی بگیرید
ماریا و سویون لبخند کوچیکی زدن و ازش تشکر کردن
الیا خمیازهای کشید و گفت_من میرم یه چند دقیقهای بخوابم
ماریا رفت سمتش دستی به موهاش کشید و گفت
_ برو عزیزم... بهتره فعلا استراحت کنیم تا فردا صبح
با رفتن الیا و گائون ، ماریا خسته سرش رو به مبل تکیه داد و چشماشو بست ، سویون کنارش نشست و آروم گفت
_کاری که گفتی رو انجام دادیم ولی ...
ماریا چشماشو باز کرد و سرشو چرخوند سمت سویون و گفت
_ولی چی؟ مشکلی پیش اومده؟
_نه مشکلی نیست فقط نگران توام که فردا میخوای ..
_نگران من نباش ... اگر همه چیزو طبق برنامه ریزی من پیش ببریم چیزی نمیشه
***همشون منتظر زل زده بودن به صفحه تلویزیون، طبق چیزی که گفته شده بود قرار بود تهجین کنفرانس خبری درمورد پروندهی یوهان برگزار کنه
همشون منتظر بودن که توی این کنفرانس قراره اعلام کنه که یوهان بی گناهه اما ماریا حس دیگه ای داشت
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...