با بیرون اومدن یوهان از اتاق، گائونی که از لحظهی اومدن یوهان به دادگاه عالی نگران بود با شتاب پرید جلوش و گفت
_چیشد؟
یوهان که توی فکر بود نگاهی بهش کرد و با لبخند کوچیکی گفت
_فعلا که حل شد نگران نباش
گائون متوجهی پکر بودنش شد ولی چیزی نگفت طبق چیزایی که یوهان براش گفته بود از تهجین ، میدونست که این دیدار ممکنه کمی اذیت کننده باشه براش گرچه نمیدونست دوستیشون سر چی بهم خورده اما میدونست هرچی که بوده به شدت باعث عصبانیت و ناراحتی یوهان شده
همقدم باهم و در سکوت رسیدن جلوی در از اون هیاهوی اولیه کم شده بود یوهان برگشت سمتش و گفت
_بعید میدونم فعلا کاری بکنه ولی تو بازم مراقب خودت باش
گائون بی توجه به حرفش پرسید
_حالت خوبه؟
یوهان سرشو تکون داد و آروم زمزمه کرد
_خوبم
لبخندی زد بهش و دستشو آروم گرفت و گفت
_وقتی تو کنارمی معلومه که خوبم
گائون برای اینکه کمی از اون حال و هوا خارجش کنه با خنده گفت
_اره میدونم ،من کلا انرژی بخشم
یوهان تک خندهای کرد و گفت
_اووو میبینم تاثیرات ماریا روزبهروز داره بیشتر میشه
_خب به هرحال باید یه چیزایی یاد بگیرم ازش یا نه
یوهان کمی نزدیکش شد و با لبخند کجی گفت
_خب به نظرم سعی کن چیزای دیگه ام یادبگیری ازش
گائون بلند خندید و دستشو گذاشت پشت یوهان و هلش داد
_خب دیگه بهتره بری اینجوری به نفع همه است
یوهان با خندهی گائون خندهاش گرفت و با لبخند بزرگی گفت
_ببین من هنوز یادم نرفته که از شب پیش قول دادی بیای تو اتاق من ولی نیومدی
_یااا الان جای این حرفاست؟
_به هرحال که باید یادآوری میکردم بهت
گائون لبخندش پررنگ تر شد و گفت
_ممنون از یادآوری جذابتون جناب قاضی حالا بهتره من یادآوری کنم که چند روز دیگه یه دادگاه دارم بهتره بری تا به کارم برسم
و بعد بدون اینکه اجازه صحبت به یوهان بده سریع راه افتاد و با لبخند دستی براش تکون داد
یوهان با لبخند زل زد به مسیری که گائون رفت آروم سری تکون داد و بعد از چند ثانیه از اونجا رفت
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...