_کیم گائون لعنتی! اومدش اومددددش
گائون با شنید این حرف نفسش قطع شد نگاهی به مانیتور لپتاپ کرد و دید ۱۰ درصد مونده تا انتقال تموم بشه که یهو صدای قدمای یه نفر رو شنید
_اوه اوه انگاری مهمون دارم
گائون دوباره نگاهی به مانتیور کرد ۵ درصد تا اتمام
_کی میتونه باشه این مهمون ویژه من؟
با هر جمله ای که میگفت یه قدم نزدیک میشد به در اتاق برقای خونه همه همزمان باهم روشن شدن در دهنشو محکم گرفت تا صدای نفساش که از سر استرس ده برابر شده بود بیرون نره
ماریا توی این حین از توی هدفونش صدای ته‌جین رو میشنید و حتی دید که برقای خونه اش روشن شدن
سعی کرد فکری کنه تا اون کیم گائون احمق گیر نیافته که اگر گیر میافتد و یا چیزیش میشد قطعا اولین نفر ماریا بود که به فنا میرفت
یهو یاد یه چیزی افتاد و روبه جین جو گفت
_لپتاپ... لپتاپ داری اینجا؟
جین جو با ترس و استرس یه لحظه فکر کرد و بعد گفت
_اره اره توی ماشین لپتاپ گائون هست توی کیفشه
ماریا سریع پرید عقب ماشین و لپتاپ رو باز کرد و حین انجام کارش گفت
_اوکی گائون میخوام برق این منطقه رو قطع کنم تا در خونه اشو بتونی باز کنی و بیای بیرون ولی فقط ده ثانیه وقت داری فقط ده ثانیه
گائون میشنید اما نمیتوست هیچ ریکشنی بده چون ته‌جین دقیقا پشت در اتاق بود
ماریا ادامه داد
_جین جو زودتر میره تا گیر نیافته برای همین وقتی گفتم حالا سریع از خونه میزنی بیرون و سوار موتور من میشی اوکی؟
توی همین لحظه انتقال فایل ها تموم شد و گائون خیلی آروم فلش رو کشید بیرون و محکم گرفت توی دستش تا مبادا گمش کنه
_خیلی خب موش کوچولو گیر افتادی و راه فراری هم نداری جدی فکر کردی در خونه همونطور که وقتی میومدی تو بازه که بری بیرون؟! معلومه که نه
گائون احمقی زیر لب به خودش گفت هیچ وقت نمیتوست مثل آدم کارارو پیش ببره اه لعنتی
دستگیره در اتاق داشت میومد پایین نفسش دیگه جدی بالا نمیومد که توی گوشش شنید
_حالا
و برقا همه خاموش شدن
با شدت درو باز کرد و باعث شد ته‌جین با شدت پرت بشه روبه عقب و به سرعت دویید سمت بیرون
ماریا از ون خارج شد و وقتی دکمه رو زد سریع داد زد و به سرعت در ون رو بست و به جین جو گفت
_برو برو
ون راه افتاد و به سرعت رفت ماریا هم دویید سمت موتورش و منتظر گائون شد که دید گائون به سرعت دویید سمتش و سریع سوار موتور شد پشت سرش ته‌جین با نهایت سرعت دویید و سعی کرد بگیرتشون اما نتونست
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...
