part45

1K 190 60
                                    

یوهان از زمانی که گائون به خونه اومده بود متوجه‌ی پکر بودنش شده بود و این رو گذاشته بود پای اینکه بخاطر دادگاه خسته است

شب بعد از شام بعد از اینکه دخترا هردو رفتن توی اتاقاشون گائون هم بدون هیچ حرفی رفت سمت اتاق که این یوهان رو نگران کرد و باعث شد پشت سرش وارد اتاق بشه

_چیزی شده گائون؟ چرا از وقتی اومدی تو خودتی؟

گائون نگاهی بهش انداخت و با اخم کمرنگی گفت

_یوهان ، چیزی رو از من پنهان کردی؟

یوهان متعجب نگاهش کرد و گفت

_یعنی چی؟ منظورت چیه؟

_منظورم کاملا مشخصه اینکه چیزی رو از من پنهان کردی یا نه ؟

یوهان با اخم کمرنگی گفت

_چه چیزی رو پنهان کردم ؟

_ نمیدونم اینو بهتره تو بگی

یوهان کلافه نگاهش کرد و گفت

_گائون چرا اینجوری شدی ؟ این رفتارا چیه؟

گائون نزدیکش شد و گفت

_میدونی چیه واقعا دلیل این پنهان کاریات رو نمیفهمم ، یا شایدم این عادت از بچگی بوده باهات هان؟

یوهان بخاطر حرفش با اخم شدیدی اسمش رو با تشر صدا زد که گائون پوفی کشید و حینی که میرفت سمت در اتاق گفت

_امشب میرم تو اتاق خودم بخوابم

یوهان رفت سمتش و جلوی در رو گرفت و با جدیت گفت

_اتاق خودت؟! فکر میکردم دیگه اتاق خودمو خودت نداریم ، فکر میکردم اینجا اتاق جفتمونه

_جفتمون؟! فکر میکردم زمانی میشه گفت جفتمون که دیگه هیچی پنهان نکنیم از هم نه الان

یوهان عصبی دستی به صورتش کشید و یاد حرف ته‌جین افتاد و با نگاه عصبی به گائون گفت

_ته‌جین چیزی گفته بهت؟

گائون بدون توجه به سوالش با حرص گفت

_میدونی از چی حرصم میگیره اینکه باور داشتم دیگه چیزیو پنهان نمیکنی ازم ولی وقتی شنیدم خشکم زد

یوهان عصبی داد زد

_اون لعنتی چی بهت گفته؟

گائون هم دقیقا مثل خودش داد زد

_اینکه قبلا از تو خوشش میومده

یوهان یه لحظه خشکش زد که گائون گفت

_منو باش فکر‌ میکردم بخاطر اینکه حرص تورو دربیاره قراره مثلث عشقی الکی بین کانگ یوهان و جئون ته‌جین ببینیم ولی نگو این مثلث واقعیه و راسش هم خود کانگ یوهانه

بعد هم بدون اینکه یوهان حرفی بزنه از اتاق رفت بیرون

***
*فلش بک

قاضی شیطانی the devil judge 2Where stories live. Discover now