طبق نقشه ای که کشیده بود قرار بود نزدیکای عصر از خونه برن سمت اون باری که عکسش رو دیده بود ، جهت انجام دقیق ماموریت باید تیپ و قیافش رو عوض میکرد
برعکس لباسای همیشه اسپرتش ، یه تاپ به رنگ مشکی تا روی نافش و دامن بنفش رنگ پوشیده بود موهاش رو بالا بست و رژ پررنگی زد نگاهی به خودش انداخت، وسایلش و سوییچ موتورش رو برداشت و راه افتاد
توی راهرو به گائون برخورد ، گائون اولش متوجه نشد بعد تازه متوجه تغییر ماریا شد، متعجب نگاهش کرد
_اوه سلام گائونا، چطوری؟
گائون نگاهش کرد و گفت
_کجا داری میری؟
ماریا همینطور که با کیفش درگیر بود گفت
_یه مهمونی دوستانه میرم ، به یوهان گفتم ممکنه دیر بیام نگراننشید
_مهمونی دوستانه؟ تو کی وقت کردی دوست پیدا کنی که بری مهمونی؟
ماریا کلافه پوفی کشید و گفت
_آییش مامان شدی باز؟ دارم میرم دیگه فعلا
و بعد بدون توجه به گائون متعجب پشتشو کرد و رفت که گائون به خودش اومد ، با لبخند و بلند گفت
_خیلی خوشگل شدی
ماریا برگشت سمتش و همینطور که عقب به عقب میرفت با لبخند بوسی پرت کرد براش و رفت
گائون خندهی آرومی کرد که صدای یوهان رو از پشت سرش شنید
_خسته نباشی
گائون برگشت سمتش و لبخند کوچیکی بهش زد و بعد رفت سمت کاناپه و گفت
_ناهار مهمون رئیسمون بودیم
یوهان تک خندهای زد و گفت
_مشخصه خیلیم خوش گذشته بهت
گائون کلافه نگاهش کرد و بی توجه به حرفش گفت
_نمیدونم دقیقا از من بدش میاد یا تو؟
یوهان لبخندش محو شد و با اخم گفت
_اذیتت میکنه؟
_نه ولی حس میکنم میدونه که برگشتی یه جورایی میخواد مطمئن بشه
یوهان رفت توی فکر و بعد از چند ثانیه گفت
_خب مطمئنش میکنیم
***
با سرعت به سمتی که قرار داشتن میرفت و دقیقا سر ساعت و همونجایی که گفته بود وایساد نگاهی به اطراف انداخت و دیدشسوت بلندی زد که سویون متوجهش شد و با تعجب اومد سمتش
_با موتور قراره بریم؟ دیوونه ش...
ماریا کلاهش رو درآورد و سویون با دیدنش حرفش نصفه موند ، ماریا ابروش رو بالا انداخت و گفت
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...