lets chat

۳۵

Third pov :

بکهیون : ولی بنظر من باید جونگ کوک رو هم دعوت میکردیم

یونگی: اول خودمون به نتیجه برسیم بعد بهش میگیم

جین: بچم توی این دوسال جلوی چشمم اب شد

نامجون : نظر من که بازو هاش بزرگ تر شده

همه با یه نگاه عاقل اندر سفیه به نامجون خیره شدن

جین : من واقعا عاشق چی تو شدم؟؟

چانیول : بهتر نیست درباره تهکوک حرف بزنیم

جیمین: تهکوک؟؟ تهکوک کیه؟؟ مگه ما قرار نبود درباره تهیونگ و جونگ کوک بحث کنیم

هوسوک: خدا با کیا شدیم ۸ میلیارد

شوگا : خفه میشین یا خفتون کنم

همه ساکت نشستن و منتظر تا شوگا صحبت کنه

شوگا : خب جیمین، بکهیون گوشی هاتون رو به بقیه بدین

بکهیون: گوشی یه وسیله شخصیه

جیمین :گوشی چرا؟؟ خلاصه حرفامون اینه که اقای کیم یه دختر واسه تهیونگ انتخاب کرده، دختره هم از تهیونگ پرسیده قبلا دوست دختر داشته یا نه، تهیونگم از ما پرسید که اون زمانی که فراموش کرده با کسی قرار میزاشته مام بهش گفتیم نه

جین : دروغ گفتین

بکهیون : دروغ نگفتی که گفتیم دوست دختر نداشته، نگفتیم که دوست پسر هم نداشته

شوگا : یه مشت خل و چل و دور خودم جمع کردم

جیمین : چی؟؟

شوگا :بغیر از تو عزیزم

هوسوک : زن ذلیل

نامجون : توی این دو سال خیلی شانس اوردیم که تهیونگ چیزی یادش نیومده ولی نمیتونیم تا ابد ازش پنهان کنیم

بکهیون : ولی اگه بفهمه صدمه میبینه

چانیول : عزیزم، تهیونگ حق داره بدونه چه اتفاقی براش افتاده و در ضمن جونگ کوک هم داره نابود میشه

جین: اگه کنار هم باشن حتما از این داستان موفق بیرون میان

جیمین: گیرم ما به توافق رسیدیم بابای تهیونگ رو میخواین چیکار کنین

جین: اقای کیم مرد یک دنده ایه

نامجون : اون الان فقط نگران ابروشه ، میترسه بقیه با فهمیدن اینکه به تهیونگ تجاوز شده تردش کنن

جیمین : تهیونگ خودش قربانیه

هوسوک : خیلی ها اینو درک نمیکنن

نامجون : متاسفانه حق با هوسوک و قضیه دیگه ای که باید دربارش نگران باشیم اینه که خانواده کیم چجوری با گی بودن پسرشون کنار میان

چانیول : خیلی واقع بین باشیم دردش میکنن

شوگا: اگه یه من بود اول گی بودن تهیونگ رو اعلام میکردم تا از خانوادش جدا بشه بعدم وقتی به کوک برگشت اون اتفاق رو کم کم بهش میگفتم

جین : خیلی ممنون استاد ولی فکر اینو کردین که تهیونگ چقدر ضربه میخوره

شوگا : گفتم اگه به من بود، ولی خوب نیست

جیمین : درسته که خانواده های ما با گی بودنمون مشکلی ندارن یا کنار اومدن ولی اقای کیم مرد سنتیه ، سر این داستان طوفان بپا می کنه

نامجون : بیاین اولویت بندی کنیم، بنظر من اول تهیونگ باید بفهمه که گی که وقتی با اون دختر وارد رابطه بشه احتمالا خودش متوجه بشه

جین : اگه تهیونگ بایسکشوال بود چی؟؟؟

شوگا : شما دو تا نمیدونین؟؟

بکهیون : از وقتی که یادم میاد تهیونگ با کسی قرار نزاشته بوده

جیمین: تا حالا به دخترا واکنش خاصی نشون نداده.....نمیدونم

شوگا : خب چه مدل پورن هایی میدید؟؟؟

بکهیون : ییا درسته ما منحرفیم ولی دیگه با هم ازین خاکبرسریا نمیبینیم

هوسوک : ازش بپرسین

چانیول : همینجوری برن بپرسن که مشکوکه

هوسوک : منظورم غیر مستقیم.... مثلا اول به سمت مینا حلش بدن بعد ببینن واکنشش چیه... بعدش کم کم بحث رو بسمت گی بودن سوق بدن

جین: منم با هوسوک موافقم اول باید گرایش تهیونگ رو یادش بیاریم بعد کوک رو بندازیم تو دامنش

نامجون : گفتم اون اتفاق رو بزاریم به عهده خود جونگکوک

چانیول : کمی مشکل براشون پیش میاد ولی کنار هم باشن از پسش بر میان

بکهیون : امیدورام اتفاق بدی نیوفته

هوسوک: پس حالا که همه موافقیم که این دوری باید به پایان برسه زنگ بزنیم کوک هم بیاد

شوگا: ولی باید محتاطانه عمل کنیم

نامجون : جونگ کوک که بیاد نقشه رو میچینیم

جین : پس تا الان داشتیم چیکار میکردیم

شوگا : گل لقد میکردیم

نامجون : یحث نکنین .... هوسوک زنگ بزن جونگ کوک بیاد

جین : من میرم شام بپزم

شوگا : راحت باش خونه خودته

جیمین : مین یونگی واقعا میخوای بزاری هیونگت غذا بپزه

شوگا : خب چیکار کنم

جیمین : خیر سرت صاحب خونه ای باشو غذا سفارش بده

جین : خیلی ناراحتین پاشین بیاین کمک

جیمین : وای خدا کمرم چقدر درد میکنه

« امتحانات خر است    -_-  

شبح بنفش 💜 دوستون داره ولی امتحاناش خیلی سخته😭😭😭😭 کم میتونه اپ کنه»