۳۹

3.5K 625 121
                                    

کافه هالمونی

-اوووه دوباره اون پسر خوشتیپ سئول یه پیداش شد

+ وااااای اره، چقدر خوش هیکل ، چقدر صورتش میدرخشه

- خیلی جذاب ، از ماشینش معلومه پولداره هااا

* بنظرت واسه چی هر چند وقت یکبار پیداش میشه

+ شاید عاشق یکی شده

* ولی هیچوقت ندیدم سمت دختری بره

- باید زنگ بزنم سانا بیاد مخشو بزنه

+ حیف شوهرم زندس وگرنه خودم مخشو میزدم

*  منم اگه دختر داشتم هر کاری میکردم که همچنین دامادی نصیبم بشه

+ مامان تهیونگ چرا زنگت پریده، حالت خوبه؟؟؟

خانم کیم : اووه واقعا!!

-چی شدی یهو ؟؟ از وقتی خوشتیپ سئول یه اومده یه کلمه هم حرف نزدی؟؟

خانم کیم : نه.. نه... چیزی نیست... به اون ربط نداره

* میشناسیش

خانم کیم : کی رو؟؟

+ خوشتیپ سئولی رو دیگه ؟؟؟

خانم کیم : ههههه... نه .... از ک... کج..کجا.... با... باید .. بشن... بشناسم

- وا مثل اینکه واقعا حالت بده ها

*  برو خونه استراحت کن، فک کنم فشارت افتاده

خانم کیم : اره.. اره...حالم خوب نیست...اصلا خوب نیستم.....بهتره که برم...پس من رفتم .. فعلا

خانم کیم تندی از کافه فرار کرد و بدون اینکه توسط جونگ کوک دیده بشه به خونه رفت

-میگم، رفتارش یکم مشکوک نبود

+ اره بنظر منم یه چیزیش شده بود

* انگار از یه چیزی ترسیده

+ من که میگم بخاطر دیدن خوشتیپ سئولیه

- یعنی میگی هم دیگه رو میشناختن

* نگو... نگو...

- چی رو نگم... مگه رفتاراش رو ندیدی، صد در صد مطمئنم یه چیزی بینشون بوده

+ واقعا با این سنش خجالت نکشیده خیانت میکنه

* بیچاره اقای کیم

- بیچاره پسرش، فردا پس فردا چجوری میخواد جلوی خانواده همسرش سر بلند کنه .... چجوری روش بشه تو چشمای همسرش نگاه کنه بگه مامانم یه خائنه

هالمونی : کی خیانت کرده

* وااا مگه ندیدی هلمونی؟؟

هالمونی : چی رو؟؟؟

- بیا بشین هالمونی تا برات تعریف کنیم
.
.
.

برای شروع یک کلاغ چهل کلاغ یه اکیپ خبرنگار و یه هالمونی فضول کافیه دیگه

lets chatWhere stories live. Discover now